Saturday, November 14, 2009

پنجشنبه 21 آبان 2568

سلام

5 شنبه 21 آبان 88، 12 نوامبر 2009 میلادی

راجع به 5 موضوع صحبت می کنیم.

موضوع اول: دیگر یقینی شده است و اسنادش هم بیرون آمده که برای روز 13 آبان آقایان نوابغی که برای مقابله با مردم برنامه ریزی کردند، مجموعا به 35000 نفر، نفری 400000 تومان یعنی 14 میلیارد تومان پول دادند، این منهای پولی ست که برای بازداشت هر نفر داده اند. که لااقل 250 هزار تومان بوده است. طبق اخباری که داریم تحلیل این آقایان این است که با استخدام مزدور و زد و خورد و خشونت کردن، مردم را وادار به خشونت متقابل می کنند و بعد در واقع برای سرکوب بیشتر انگیزه پیدا می شود و وقتی کار سخت تر بشود و خشونت بیشتر مردم کمتر به خیابان می آیند و وقتی که مردم را وادار به خشونت متقابل می کنند، در دنیا هم می توانند چهره جنبش را خدشه دار کنند.
به هرحال راجع به این موضوع در مبحث 16 آذر بیشتر صحبت خواهیم کرد. به نظر من تجربه 13 آبان دو چیز را به روشنی به ما نشان داد:
نکته اول: کودتاچی ها برای برخورد ناچارند که مزدور استخدام کنند و واحد هایی مثل بسیج که دیگر کارآمدی ندارد، و در واقع ریزش کرده و از بین رفته، سپاهی ها امکان اینکه نیروهای حرفه ای کادر خودشان را بیاورند، ندارند ( چون آن جا هم مشکل دارند) دست به همچین روش هایی زدند که هم پشت پرده دست نامرئی سپاه باشد و هم به این ترتیب بتوانند خشونت ورزی بکنند.
نکته دوم: که به ما هم نشان می دهد که ضمن اینکه باید همچنان دیسیپلین مبارزات بی خشونت را کماکان رعایت کنیم، وظیفه مان دشوارتر و سخت تر می شود، ما باید روش هایی را پیدا کنیم که بتوانیم از خودمان دفاع بکنیم. باید روش هایی را داشته باشیم که بتوانیم از زخمی شدن و دستگیر شدن جلوگیری کنیم، که طی امروز و روزهای آینده در مبحث 16 آذر بیشتر راجع به آن صحبت می کنیم. ضمن اینکه دیسیپلین مبارزات بی خشونت را بتوانیم حفظ کنیم.

موضوع دوم: بحثی که از سه چهار روز پیش شروع کردیم، اگر یادتان باشد در پاسخ این سوال که آیا می توانیم در محرم ( تاسوعا و عاشورا) به سراغ آکسیون نهایی برویم یا نه؟ صحبت کردیم. اگر بخواهیم این کار را بکنیم باید جلوتر مطمئن باشیم یک سری کارها انجام شده، و بعد سراغ چنین کاری برویم اگر نه بلای میدان تیانمین سرمان می آید. در سمت جنبش؛ باید رشد کیفی، رشد جغرافیایی و رشد در طبقات جدید و گروه های جدید اجتماعی داشته باشیم و در سمت حکومت و سپاه با تمرکز روی سپاه باید مشروعیت زدایی دینی، اخلاقی و مشروعیت زدایی سیاسی و مالی انجام بشود.
شکاف و فرسایش باید انجام بشود که در این مورد صحبت کردیم که باید بتوانیم به یک سپاهی نشان بدهیم که اگر شرافت و حیثیتی دارد نباید با قاتلان همکاری بکند و پیشینه زندگی اش را خراب بکند، نام نیکش را خراب بکند و مهم تر از آن باید در مسیر زندگی اش و برنامه زندگی اش به طور عملی ما روش هایی را بوجود بیاوریم که امکان جدا شدن از حکومت و پیوستنش به ملت باشد. نکته بعدی فلج سازی که در این مورد تمرکز اصلی ما باید روی سازمان های مالی سپاه باشد چرا که همین سازمان ها پول بدست می آوردند و 14 میلیارد یا بیشتر هزینه می کنند که مردم را کتک بزنند. بنابراین تحریم کالاهای سپاه که قبلا هم صحبت کردیم یکی از موضوعات جدی ماست. عدم همکاری با شرکت های وابسته و افشا کردن آن ها. برای یک نمونه من در مورد بانک پاسارگاد گفتم که چگونه از داخل بیت ارتباط دارند و یا موسسه امام علی یا صندوق مهر یا صندوق تعاون سپاه یا قرض الحسنه خاتم الانبیا یا قرارگاه حر و چگونه از این جا ها داخل سیستم اقتصادی کشور می روند و تمرکز ما باید روی مسئله مالی سپاه باشد. که هم بدنه معمولی سپاه را بدنه ای که با فقر دارد زندگی می کند بتوانیم بهش نشان بدهیم که یک عده فرمانده رانت خور چگونه با آبروی همه بازی می کنند که تحرک آن ها را پایین بیاوریم. اگر همه این کار ها را ( که هر کدامش دستورالعمل هایی را می خواهد که خیلی کار داریم تا بهش برسیم)، درست انجام بدهیم آنوقت برای اینکه برسیم به آن آمادگی که مطمئن باشیم که اگر در خیابان می نشینیم بخشی از سپاه به ما می پیوندد، یا کار نمی کند یا در دفاع از مردم علیه بخش دیگر حرکت کرده، به این ترتیب است که آن آکسیون نهایی تحقق پیدا می کند. و گرنه همان طور که قبلا صحبت کردیم در خصوص سازمانی که فعلا ولو یک تعداد کودتاچی معدود اما خشن و خونریزی در راسش نشسته اند و می تواند به 35هزار نفر پول بدهد که مردم را بزنند، بکشند و یا دستگیر بکنند، رفتن به سوی آن آکسیون هنوز زود است.
این را هم عرض بکنم که از این به بعد ما باید بتوانیم که در آن دستورالعملی که قبلا هم صحبت کردیم و من در روزهای آینده یک بار دیگر مرورش خواهم کرد، که یکی از بهترین جاهایی که ما می توانیم فشار بیاوریم روی سپاه، تظاهراتی که داریم ( چه پراکنده، چه بزرگ) شعارهایی ست که می دهیم.
دیدم این شعار "سپاه جنایت می کند، رهبر حمایت می کند" داده شد، متقابلا باید شعارهایی که وجدان این ها را جلب بکند مثل " برادر سپاهی چرا برادر کشی" چرا هموطنت را می کشی، این ها از این به بعد باید جزء لاینفک تظاهرات ما بشود، شعارهایی در این زمینه که از یک طرف انگشت سرزنش و اتهام را روی سپاه بگذارد که تو جنایت می کنی و از طرف دیگر از آن ها دعوت کند که بیایید و به ملت بپیوندید. در واقع مهمترین راه فشار روی هر سازمان نظامی برای اینکه به ملت بپیوندد فشار خود ملت است که دعوتشان بکند که به ملت بپیوندند، به مردم کوچه و بازار که جانشان را کف دستشان گذاشته اند، بپیوندند. این در همه دنیا بالاترین تاثیر را روی سازمان های نظامی که آلت دست یک عده فرماندهان خونریز و فاسد مثل این هایی که الان کودتا کردند، داشته است.

موضوع سوم: آقای احمدی نژاد که قبلا گفتیم دو نامه به آقای خامنه ای نوشته و سعی کرده بود خودش را از جریان کنار بکشد و از آقای جعفری فرمانده سپاه فحش خورده بود، در جاهای مختلف صحبت کرده در ادامه آن نامه ها و صحبت از اینکه او کاره ای نیست و این جنایت ها را دیگران می کنند به هوای اینکه تن خودش را کنار بکشد. دائما هم می خواهد بگوید که یک کسانی می خواهند دولت را ساقط کنند و اختلافاتی که در حکومت هست را بهانه بکند برای ناکارآمدی دولتش چنانکه الان در ماجرای حذف یارانه ها که در مجلس هم صحبت شده همه دارند سعی می کنند که به گردن آقای خامنه ای بیندازند. این از موضوعاتی است که شکاف را در کل دولت کودتا نشان می دهد و ما باید که دنبال بکنیم.

موضوع چهارم: اعتراضاتی که در دانشکده عمران دانشگاه خواجه نصیر و اعتراض شبانه دانشجویان دانشگاه صنعتی بود که در آمادگی برای 16 آذر است.

موضوع پنجم: بحث 16 آذر است که شعار نویسی در کوی در مورد 16 آذر و دعوت به 16 آذر شروع شده است. 16 آذر روزیست که ما باید بتوانیم در تمام دانشگاه های دولتی و آزاد کشور مراسم داشته باشیم و از مردم دعوت کنیم در هر شهری به دانشگاه ها بیایند. چون از ساعت 2-3 بعد از ظهر به بعد مراسم را می گیریم باید برنامه ریزی کنیم که مدارس و دبیرستان ها یا در مدرسه خودشان یا به دانشگاه ها بروند و این روز را بزرگ بدارند. بحث هایی که روز های دیگر راجع به 16 آذر می پردازیم.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی

No comments:

Post a Comment