درود
پنجشنبه 14 امرداد 89، 5 آگوست 2010 میلادی
امروز در مورد هفت موضوع صحبت می کنیم:
موضوع اول: ادامه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی است. خبرهای رسیده حاکی ست که بهمن امویی، کیوان صمیمی، مجید توکلی، به دلیل وخامت حالشان به بهداری زندان اوین منتقل شده اند. خانواده های زندانیان که روز گذشته تجمع داشتند، با برخورد ماموران مواجه شدند، عکس های عزیزانشان را پاره کردند و سعی کردند مانع اعتراضشان بشوند، اما خانواده ها اعلام کردند همراه با فرزندانشان و عزیزانشان دست به اعتصاب غذا زدند و به اعتصاب غذایشان هم ادامه می دهند. در خارج از ایران هم در شهرهایی مثل آمستردام، کلن و چندین شهر دیگر ایرانی ها دست به اعتصاب غذا زدند و در پاره ای از شهر ها اعلام کردند مادامی که زندانیان سیاسی در اعتصاب غذا هستند، آن ها هم به اعتصاب خودشان ادامه خواهند داد.
همین جا این سوال را هم جواب بدهم که اعتصاب غذای خشک یعنی اعتصاب غذایی که در آن حتی آب هم نمی خورد در این حالت بیش از چهار پنج روز هیچ کس زنده نمی ماند اما اگر کسی آب بخورد و هیچ چیز دیگری نخورد معمولا به دلیل اینکه گلوکوز یا قند به مغز نمی رسد بعد از ده یازده روز به حال کما می رود که با وصل کردن سرم قندی ممکن است که از کما بیرون بیاید. معمولا اعتصاب کنندگان در زندان ها آب می خورند و چند حبه قند همراهش می خورند تا مغز از کار نیفتد و بتوانند به اعتصاب ادامه بدهند که در این حالت تا 60-70 روز هم می شود زنده ماند اما به هم خوردن پاره ای از الکترولیت های بدن مثل پتاسیم، منیزیم یا سدیم می تواند دردسر ساز و مشکل زا و خطرناک باشد.
به هر صورت مقاومت جانانه زندانیان سیاسی در مقابل دژخیمان و زندان بانان که به آن ها بگویند که سرنوشتشان دست خودشان است و زندان بانان نمی توانند هرچه که می خواهند بهشان تحمیل بکنند حرکت مثبتی است که آن چه که در سطح جامعه هم اتفاق می افتد دیکتاتورها سعی می کنند که به مردم بقبولانند که اراده آن ها باید اعمال بشود و آنچه که آن ها بخواند باید انجام بشود مقاومت مردم در بیرون از زندان هم همین را باید بشکند. به همین دلیل است که اعتصاب غذای زندانیان در زندان و همراهی خانواده هایشان با آن ها یکی از نقاط مهمی ست که حرکت آن ها هم کل جامعه و جنبش را رو به جلو به پیش می برد.
خبر صدور حکم اعدام برای علی صارمی و جواد لاری دو تن از زندانیان قدیمی هم خبر دیگری ست که نشان می دهد که حکومت سعی می کند با دستگیر کردن زندانیان دهه 60 بخصوص اعضای سازمان مجاهدین خلق در آن دوره و صدور حکم اعدام برای آن ها جو رعب و وحشت در جامعه ایجاد بکند با اتهام محاربه و وابستگی به سازمان های مسلح.
موضوع دوم: امروز 14 امرداد سالگرد صدور فرمان مشروطیت است که طی آن در آن انقلاب بزرگ پدران ما موفق شدند قدرت مطلقه شاهان قاجار را مقید به اساسنامه ای بکنند که قانون اساسی نام دارد و ما در زمره کشورهای قانون اساسی دار در آمدیم، امری که امروز هم برای آن مبارزه می کنیم یعنی مقید کردن قدرت مطلقه به قانون، قانونی که ناشی از اراده ملت و خواست ملت باشد
در سالگرد صدور فرمان مشروطیت اطلاعیه ای هم منتشر شده است به امضای جمعی از روشنفکران، مبارزین حقوق بشر و روزنامه نگاران از قبیل آقای داریوش آشوری، خانم مهرانگیز کار، آقای رضا علامه زاده، مهران براتی، آقای رامین جهان بگلو، و دیگران که خبر از راه اندازی یک تلویزیون به نام ایران ندا دادند، تلویزیونی چند صدایی که امیدواریم موفق باشند، و بتوانند این امر مهم را پیش ببرند.
موضوع سوم: آقای مهندس موسوی روز گذشته در جمع روزنامه نگاران صحبت های بسیار خوب و پخته ای کرده است که شما را به خواندن آن دعوت می کنم. آقای مهندس موسوی در بخشی از این صحبت ها مطرح کرده که امروز هم ما به دنبال مقید کردن قدرت به قانون هستیم کاری که پدرانمان می خواستند در مشروطه بکنند و همین طور از آزادی بیان به عنوان یکی از لوازم این کار نام برده و صحبت کرده که ناراحتیم که روزنامه نگاران در زندانند و از یک سو خوشحالیم برای اینکه نشان می دهد که جامعه به دنبال گسترش اطلاع رسانی و مقابله با محدودیت اطلاع رسانی که دیکتاتور ها می خواهند، برآمده و از پا نمی نشیند.
مهندس موسوی راجع به تاکتیک خودش برای جذب نیروهای حکومت و ریزش آن ها هم توضیحاتی داده هم اینکه در دهه 60 و کشتار سال 60 چگونه دولت در جریان نبوده مثال خوبی هم آقای مهندس موسوی از تایلند زده است وقتی که مبارزین تایلندی دست به حرکت خشونت آمیز زدند، سرکوب شدند در صورتی که جنبش سبز مردم ایران با حفظ دیسیپلین مبارزات بی خشونت توانسته مقاومت را ادامه بدهد و در مقابل یکی از خشن ترین و بی رحم ترین حکومت های در حال حاضر دنیا محکم و استوار بایستد. به هر صورت حفظ دیسیپلین مبارزات بی خشونت به همراه حفظ اتحاد مخالفین و برنامه ریزی سه اصل لازمی ست که با حفظ آن ها می توان به پیروزی در مبارزات بی خشونت رسید.
موضوع چهارم: داستان ترور آقای احمدی نژاد با ترقه دست ساز روز گذشته بیشتر به یک نمایش کمدی شبیه شد. ابتدا خبرآنلاین گفت که علیه آقای احمدی نژاد ترور اتفاق افتاده، بعد العربیه از قول خبرآنلاین نقل کرد، بعد رویترز نقل کرد و بعد فرانس پرس از قول دفتر رئیس جمهوری ایران گفت که خیر تکذیب می شود و آقای رادان معاون پلیس گفت هیچ اتفاقی نیفتاده، اما خبرگزاری مهر با چاپ عکس نشان داد که یک نارنجک دست سازی که دود هم ایجاد کرده و در کنار مینی بوس خبرنگار ها منفجر شده به هر صورت اتفاقی افتاده است. به هر حال آقای احمدی نژاد چند روز قبل خودش گفت که قرار است من را ترور کنند. احتمال دارد که همه ماجرا ساختگی باشد بلکه محبوبیتی بدست بیاورد و عزیز بکند. اما جالب اینست که احتمالا به دلیل همین ترقه دست سازی که در رفته زبان آقای احمدی نژاد بند آمده یا شاید واقعا اینطور فکر می کند چون ایشان در استادیوم همدان مطرح کرده که انگلیس جزیره کوچکی ست در غرب آفریقا.
موضوع پنجم: آقای سعیدی نماینده آقای خامنه ای در سپاه در صحبتی که برای سپاهی ها داشته مطرح کرده که نمایندگان رهبری در سپاه باید محافظه کاری نکنند و عماروار حرف بزنند. این ماجرا نشان می دهد که آقایون حتی با روحانیونی که دست چین می کنند و به عنوان نماینده رهبری در سپاه قرار می دهند هم مشکل دارند و حاضر نیستند در این سطح هم بی قید و شرط از کودتاچی ها طرفداری کنند و یا به نفعشان تبلیغ کنند.
موضوع ششم: در مجتمع پتروشیمی پردیس در بخش آمونیاک و اوره سازی انفجاری رخ داده که پنج نفر در جا کشته شدند و یک نفر هم مجروح وخیم در بیمارستان است. جالب است که این طرح پتروشیمی که 82 درصد سهامش متعلق به سرمایه گذاری قدیر است یک هفته پیش توسط آقای احمدی نژاد، و وزیر نفتش افتتاح شده بود.
موضوع هفتم: یکی از دوستان برای من نوشته به شوخی که سبز یعنی استقامت تا اطلاع ثانوی که باید به این دوستمان بگویم که اطلاع ثانوی ما بهار آزادی است که همه برایش مبارزه می کنیم و زمانش را هم خودمان با عزم خودمان اراده و مبارزه خودمان تعیین خواهیم کرد. هر چه زودتر آن را محقق خواهیم کرد.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی
.gif){kind=icon}
No comments:
Post a Comment