سلام، یکشنبه 19 مهرماه 88، 11 اکتبر 2009 میلادی
چهار موضوع را امروز صحبت می کنیم.
موضوع اول، خبری بود که در صفحه فیس بوکی که یکی از دوستان، شاید یک سال پیش درست کرده که به اسم بنده است اما کسانی که به بنده علاقه دارند آنجا هستند. جوری مطرح شده بود که انگار بنده دعوت کرده ام که مردم ساعت دو بعد از نیمه شب در اعتراض به اعدام کسانی که زمان وقوع جرم زیر 18 سال بوده اند , جلو زندان اوین تجمع کنند.
مراقب آکسیون ها باشیم
من ضمن این که با اعدام به ویژه اعدام زیر 18 سال مخالفم . اعتراض خودم رو هم منعکس کرده ام، اما دعوت به چنین آکسیونی را من انجام نداده ام و از آن دوستی که این صفحه را اداره می کند خواهش کردم دیگر چیز هایی از این دست ننویسد، چرا که برای هر کدام از آکسیون هایی را که من احیانا دعوت کرده ام شاید ساعتها ما بر سرش بحث کرده ایم، جوانب آن را بررسی کرده ایم و با جناح های مختلف و دست اندرکاران آن هماهنگ کرده ایم و و با اهداف و استراتژی جنبش ارزیابی می کنیم و این طور نیست که برای هر کاری من به خودم اجازه بدم بدون هماهنگی با دیگر دست اندکاران مردم را به کاری دعوت کنم.
ضمن این که دوستان توجه داشته باشند این ممکن است به قیمت جان یا ضرب و شتم کسی تمام شود.
من عرض می کنم همان طور که تا امروز این طور بوده من اگر بخواهم به آکسیونی دعوت کنم از طریق همین رسانه و گفت وگو های ده دقیقه ای و یا رسانه های دیگر مثل بی بی سی و صدای آمریکا یا هر تلویزیون دیگری است و از جانب من ندانید مگر این که با صدا و تصویر خودم ببینید و بشنوید.
این عرض را می کنم که کارهایی ما در راستای هدف مان یعنی پایین کشیدن دولت کودتا است.
تجمع مادران داغدار
نکته دوم، این است کمیته مادران داغدار شب گذشته مطابق برنامه هر هفته آن تجمع خودشان را در پارک لاله داشتند و من یادآوری می کنم هر هفته این تجمع هست ساعت 6 بعد از ظهر که البته ممکن است به خاطر تاریک شدن هوا یک کمی زودتر باشد اما دم غروب این تجمع مادران داغدار هست و من خواهش ام این است که هر که می تواند به آنها بپیوندد، تاکتیک رژیم است که جرات نمی کند با مادران داغداری که گل دست شان می گیرند تا به نیروی انتظامی بدهند برخورد کنند اما سعی می کند در محل حاضر باشد و اجازه نمی دهد کسان دیگری به آنها بپوندند.و حتی یک نفر را دستگیر کرده اند که می خواسته نزدیک شود اما اگر حضور ما زیاد باشد. مطمئن باشید این تاکتیک کار نمی کند ضمن این که راه حل هایی هم دارد که در برنامه های بعدی خدمت تان عرض می کنم.
جایزه نوبل و یاد رسانه ها از جنبش
نکته سوم این است که این حرفی که آقای اوباما رییس جومهوری آمریکا در اولین واکنش اش در دریافت جایزه صلح نوبل زد و یاد از جنبش سبز ملت ایران و شهید این جنبش ندا آقا سلطان به طور تلویحی کرد. امروز در مطبوعات دنیا منعکس شد.
از جمله روزنامه واشنتگن پست ،یکی از دو سه روزنامه معتبر آمریکا، سرمقاله خودش را اختصاص داد به این که ای کاش کمیته صلح نوبل جایزه را به جنبش سبز ایران و ندا می داد. که آقای اوباما هم در محذور حقوق ملت ها که هدف جایزه صلح نوبل است و دیپلماسی نماند و سرزنش کرده بود که چرا به صراحت اسم ندا را نیاورده است و از جنبش سبز ملت ایران دفاع نکرده است.
به هر حال این حادثه باعث شد دوباره خبر جنبش سبز، مظلومیت مردم ایران و حرکت ملت از راه های بی خشونت و صلح آمیز در صدر اخبار دنیا قرار گرفت. و بسیاری از روزنامه ها و رسانه های گروهی به آن پرداختند.
مقاله اعتصاب های اجتماعی
اما نکته چهارم ، بحث مقاله آقای جرمی بیچر است که دیروز خدمت تان فرستادم. خواهش من این است که این مقاله را به دقت بخوانید. آقای بیچر که از چپ های آمر یکایی است که کتاب مهمی درباره اعتصابات کارگری دارد و شاید یکی از مهمترین صاحب نظران افراد در امر اعتصابات است بعد از بحث هایی که دوستان ما این جا با او کردند این مقاله چند صفحه ای را اختصاصا برای ما نوشتند، مقاله بسیار خوبی است که توصیه می کنم حتما مطالعه کنید.
نکات اساسی اش این است که آقای بیچر صحبت از اعتصابات اجتماعی می کند و چرا که وقتی جنبش کارگری زیر فشار است و اهداف خاص جنبش کارگری را نمی تواند دنبال کنند آقای بیچر حرف اش این است که اعتصاباتی که کارگران و اقشار دیگر هم در آن مشارکت دارند و برای اهداف عمومی جنبش است را اسم اش را می گذارد اعتصابات اجتماعی. اما چند نکته اساسی را می شود در مقاله ایشان دست گذاشت.
یکی این که سازمان اعتصاب است. به درستی ایشان مطرح میکند وقتی فشار روی جنبش کارگری و سایر جنبش ها هست. و سازمان های رسمی مثل سندیکا نمی توانند داشته باشند مثل ایران. در واقع سازمان های جدید و سازمان های عمومی به وجود می آید و گروه های کوچک 5 نفره و 7 نفره همسو با اهداف اعتصابات و اهداف جنبش شکل می گیرد درواقع شبیه کاری که ما هم قبلا بحث کردیم چگونه گروه های 3 تا 7 نفره درست کنیم و باید بتوانیم به همراه شبکه های ارتباطی در اقشار مختلف آن را به وجود بیاوریم .
نکته دوم ایشان به درستی دست می گذارد که اهداف عمومی جنبش می تواند اهداف عمومی این اعتصابات اجتماعی باشد ولی کارآمدتر می شود اگر در هر مرحله ای در هر منطقه ای با پاره ای از اهداف مرحله ای و منطقه ای هم مخلوط بشود یعنی مثلا اگر سیزده آبان امسال که در پیش است بخواهیم در آن روز همه کار ها را تعطیل کنیم و دست از کار بکشیم و بیاییم برای راه پیمایی، این اعتصاب می تواند در هر جایی اهداف منطقه ای هم مخلوط شود. اهداف جنبش سبز جاش اما مسایلی مانند حقوق عقب افتاده کارگران و دستمزد انها هیچ عیبی ندارد اگر با انها مخلوط شود.
نکته سومی که آقای بیچر می گوید این است که گذاشتن اهداف مرحله است یعنی ضمن این که به اهداف کلان جنبش نگاه می کنیم می توانیم اهداف مرحله ای هم برای اعتصابات اجتماعی بگذاریم. مثلا آزادی زندانیان سیاسی یا جلوگیری از ضرب و شتم و ... برد آن را بیشتر می کند.
و نکته دیگر ارتباطات هست که شبیه روش هایی است که ما هم روی آن کار کردیم و بعدا باز هم به آن می پردازیم.
شاد، پیروز ، موفق و سرفراز باشید
به امبد پیروزی ایران و ایرانی
No comments:
Post a Comment