سلام ۳شنبه ۱۱ اسفند ۸۸، ۲ مارس ۲۰۱۰ میلادی
امروز در مورد ۵ موضوع صحبت میکنیم:
موضوع اول اینکه روزنامه اعتماد و مجله ایراندخت توقیف شده اند ، اعتماد توقیف شده و ایراندخت توسط وزارت ارشاد لغو امتیاز شده است. همینطور هم آقای جعفر پناهی فیلم ساز معروف ایرانی ، شب گذشته به همراه خانوادهاش ( دختر و همسرش) دستگیر شده اند. از طرف دیگر آقای دکتر ملکی و چند تن دیگر از زندانیان سیاسی آزاد شده اند.یکی از دوستان از من پرسیده بود که این ظاهراًشل و سفت کردن حکومت چه معنایی دارد از طرفی دستگیر میکند و از طرف دیگر آزاد میکند، گاهی روزنامه هارا میبندد و حلقه را تنگتر میکند ، تهدیدهایش را افزایش میدهد اما از طرف دیگر سعی میکند لبخند بزند و بگوید که میخواهد آزاد کند.درواقع این روش، روشی است که استادش حکومتهای کمونیستی و شوروی بوده اند. یعنی مخالفین و ناراضیها را دستگیر میکردند. یکسال، دو سال در زندان نگاه میداشتند و سپس تحت الحفظ آزاد میکردند و میگفتند که اگر دست از پا خطا کنید دوباره شما را خواهیم گرفت و بدین ترتیب به تعبیر من زندانی بیرون از زندان درست میکردند که ظاهرا نگویند هزاران زندانی سیاسی دارند و دهها هزار ناراضی سیاسی دارند اما در واقع میلیونها نفر زندانی دارند که درواقع همه را با تهدید بیرون از زندان در زندان نگهدارند، همین کار را درواقع کمونیست ها در مورد به خارج فرستادن ناراضیها میکردند اما امروزه زمانه عوض شده است چرا که در عصر اینترنت و ماهواره کسانی که خارج هستند میتواند بیشتر از داخل حضور داشته باشند اما قبل ترها هم همین حکومت ایران راضی تر بود که ناراضیها را به بیرون بفرستد همانند کمونیستها که میگفتند بهتر است که از صحنه جامعه بیرون میروند و کم اثر تر میشوند . به هر صورت این شل کن و سفت کن حکومت در باطنش چیزی نیست جیز این که می خواهند رعب و وحشت و گرد مرگ و نا امیدی بر سر جامعه پاشیدن را ادامه دهند و اینکه همه بترسند که دست به کاری بزند، و مردم را ساکت کنند اما هر چقدر که فکر کنند مردم ساکت تر شده اند مطمئن باشید که به این فشارهایشان اضافه خواهند کرد.دوم این که شب گذشته تجمع خانوادههای زندانیان در جلوی زندان اوین ادامه داشته است و همینطور هم تجمع کارگرن مخابرات راه دور فارس در مقابل ادارهٔ کلّ صنایع که خواهان حقوق پرداخت نشدهشان هستند.
نکتهٔ سوم دو خبری است که من میخواستم کنار هم بگذارم و فکر میکنم که نشان میدهد که رژیم کجا ایستاده است. خبر اول این که آقای دکتر خزعلی پسر آیتالله خزعلی نقل کرده از قول همسر شهید همّت که به سردار علایی سپاه گفته بوده است که اگر آقای خامنهای را دیدی به او بگو که ولایتت را قبول ندارم و در روز قیامت دامانت راهم میگیرم. این خبر را من زمانی که دیدم که همسر یک شهید زمان جنگ این گونه قطع امید از از دین و دینداری آقای خامنهای و حکومتش کرده است وقتی خبر دوم را دیدم ،که احتیاجی به هیچ گونه توضیحی ندارد ، حق با همسر شهید همّت است که این طور حکومت را خارج از دین میداند. خبر دوم این که یکی از مادران داغدار در وبلاگ مادران داغدار نقل کرده است که وقتی که به دنبال جنازهٔ پسرشت میگشته است و جنازه را به او نشان نمیدادند و او را سر میدواندند چون تلفن همراه پسرش همراه او بوده است. شبها از آن استفاده میکردند و زنگ میزدند و نفس نفس میزدند و اذیتشان می کردند و واقعا کارهای ظالمانهای که نه هیچ دینی به آن اجازه میدهد نه هیچ عقلی نه عرفی نه اخلاقی و نه انسانیتی و به نظر من وقتی که این خبر و این ظلم آشکار حکومت را میبیند باید به امثال همسر شهید همّت حق داد که یکسره خط بطلان بکشند بر روی این حکومت نه به لحاظ دینی بلکه به لحاظ اخلاق، انسانیت، شرف و حیثیتی که این آدمها داشته اند.
نکتهٔ چهارم این که این سریال آقای ریگی که تلویزیون درست کرده است و وزارت اطلاعات و فیلم نامهای که نوشته اند و دائماً هم سعی می کنند که بگویند ما خیلی قوی هستیم نکات جالبی در آن پیدا شده است که دائماً همانند فیلم نامههای قبلی این اطلاعاتیها می نوشتند در دستگیری آدمها و دستگیریهأیی که سر هم می کردند مرتباً نقطه ضعفها و ضعیف بودن این فیلم نامه معلوم میشود از جمله اینکه روز گذشته دولت قرقیزستان المکرد است که هواپیمأ قرقیزستان را در خاک ایران به زمین نشاندند و آنها نیز به وزارت امور خارجه اعتراض کردند که البته آنها هم عذر خواهی کرده اند اما کسی را از هواپیما پیاده نکرده اند و فیلمی را هم که تلویزیون ایران نشان داده است آقای ریگی را داخل هواپیما نشان نمی دهد و بنابرین به نظر میرسد که آن گمان تقویت میشود که در یک معمله یا پرداخت پول یا هر روس دیگری از پاکستان آقای ریگی را تحویل گرفته اند و این داستانها را ساخته اند برای اینکه بگویند که ما دستگاه اطلاعاتی خیلی قدرتمندی داریم باز هم من تکرار میکنم که برای اینگونه آقایون این دعای علی گلابی اومدن و قدرت نمائی فایده یی ندارد برای اینکه در مقابل یک ملت و مبارزات بی خشونت و صلح آمیز و مقاومت مدنی قرار دارند که این روشهای اطلاعاتی و سازمان امنیتی را در واقع بی اثر میکند وقتی عموم مردم حرکت می کنند در آکسیون هایی که همه می تواند در آن مشارکت کنند مثل ۴شنبه سوری که در پیش داریم آنوقت از دست این حکومتها هیچ کاری بر نمیاد.
نکتهٔ آخری که میخواهم به آن اشاره کنم مقالهٔ خوب آقای رضا علامه زاده فیلم ساز مشهور ایرانی که ایشان ذکر کرده است که ۴شنبه سوری به هفت دلیل چرا اکسیون مهمی است و باید به آن عنایت ویژه کرد. من شما را دعوت به خواندن مقالهٔ ایشان میکنم اما در اینجا میخواهم به یکی دو نکتهٔ مهم آن اشاره کنم که به درستی آقای علامه زاده دست گذشته است بر سنت ۴شنبه سوری که سنت باستانی ما است و در واقع بخشی از آن مراسم پنجهٔ دزدگاه ، آن پنج روز آخر سال بوده است که پدران ما آن را جز هیچ بخشی از سال نمیدانسته اند ، شادی میکرده اند و جز مراسم به استقبال عید نوروز رفتن بوده است که قدیمیترین روزهای تاریخ بشر است و یکی از زیباترین اعیاد و جشنهای است که در تمام دنیا وجود دارد ، در شادمانی که داشته اند برای ۴شنبه سوری، آقای علامه زده به درستی دست گذشته است که در مقابل مرگ خواهان در مقابل حکومتی که فقط غم و اندوه و ناراحتی به خورد یک ملت میدهد و زجر و کشتار به رخ یک ملت میکشد، مرگ اندیشان، زندگی خواهی و شادی کردن خود نوعی مبارزه است که به خوبی میتواند ایستادگی مارا در مقابل کسانی که میخواهند گرد مرگ و اندوه را بر سر یک جامعه بپاشند بایستد.
من باز هم از این زاویه میخواهم تاکید کنم که ۴شنبه سوری و نوع پراکنده یی که ما داریم میتواند با شادی و ایستادگی ما ، زندگی خواهی ما در مقابل مرگ خواهی حکومت صدای رسا یی باشد که این اعتراض در روزهای بعد صحبت میکنیم که چگونه در واقع میتواند تمام نقشههای حکومت را نقش بر آب کند.
تا فردا شاد ،پیروز، موفق و سر افراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانیان
امروز در مورد ۵ موضوع صحبت میکنیم:
موضوع اول اینکه روزنامه اعتماد و مجله ایراندخت توقیف شده اند ، اعتماد توقیف شده و ایراندخت توسط وزارت ارشاد لغو امتیاز شده است. همینطور هم آقای جعفر پناهی فیلم ساز معروف ایرانی ، شب گذشته به همراه خانوادهاش ( دختر و همسرش) دستگیر شده اند. از طرف دیگر آقای دکتر ملکی و چند تن دیگر از زندانیان سیاسی آزاد شده اند.یکی از دوستان از من پرسیده بود که این ظاهراًشل و سفت کردن حکومت چه معنایی دارد از طرفی دستگیر میکند و از طرف دیگر آزاد میکند، گاهی روزنامه هارا میبندد و حلقه را تنگتر میکند ، تهدیدهایش را افزایش میدهد اما از طرف دیگر سعی میکند لبخند بزند و بگوید که میخواهد آزاد کند.درواقع این روش، روشی است که استادش حکومتهای کمونیستی و شوروی بوده اند. یعنی مخالفین و ناراضیها را دستگیر میکردند. یکسال، دو سال در زندان نگاه میداشتند و سپس تحت الحفظ آزاد میکردند و میگفتند که اگر دست از پا خطا کنید دوباره شما را خواهیم گرفت و بدین ترتیب به تعبیر من زندانی بیرون از زندان درست میکردند که ظاهرا نگویند هزاران زندانی سیاسی دارند و دهها هزار ناراضی سیاسی دارند اما در واقع میلیونها نفر زندانی دارند که درواقع همه را با تهدید بیرون از زندان در زندان نگهدارند، همین کار را درواقع کمونیست ها در مورد به خارج فرستادن ناراضیها میکردند اما امروزه زمانه عوض شده است چرا که در عصر اینترنت و ماهواره کسانی که خارج هستند میتواند بیشتر از داخل حضور داشته باشند اما قبل ترها هم همین حکومت ایران راضی تر بود که ناراضیها را به بیرون بفرستد همانند کمونیستها که میگفتند بهتر است که از صحنه جامعه بیرون میروند و کم اثر تر میشوند . به هر صورت این شل کن و سفت کن حکومت در باطنش چیزی نیست جیز این که می خواهند رعب و وحشت و گرد مرگ و نا امیدی بر سر جامعه پاشیدن را ادامه دهند و اینکه همه بترسند که دست به کاری بزند، و مردم را ساکت کنند اما هر چقدر که فکر کنند مردم ساکت تر شده اند مطمئن باشید که به این فشارهایشان اضافه خواهند کرد.دوم این که شب گذشته تجمع خانوادههای زندانیان در جلوی زندان اوین ادامه داشته است و همینطور هم تجمع کارگرن مخابرات راه دور فارس در مقابل ادارهٔ کلّ صنایع که خواهان حقوق پرداخت نشدهشان هستند.
نکتهٔ سوم دو خبری است که من میخواستم کنار هم بگذارم و فکر میکنم که نشان میدهد که رژیم کجا ایستاده است. خبر اول این که آقای دکتر خزعلی پسر آیتالله خزعلی نقل کرده از قول همسر شهید همّت که به سردار علایی سپاه گفته بوده است که اگر آقای خامنهای را دیدی به او بگو که ولایتت را قبول ندارم و در روز قیامت دامانت راهم میگیرم. این خبر را من زمانی که دیدم که همسر یک شهید زمان جنگ این گونه قطع امید از از دین و دینداری آقای خامنهای و حکومتش کرده است وقتی خبر دوم را دیدم ،که احتیاجی به هیچ گونه توضیحی ندارد ، حق با همسر شهید همّت است که این طور حکومت را خارج از دین میداند. خبر دوم این که یکی از مادران داغدار در وبلاگ مادران داغدار نقل کرده است که وقتی که به دنبال جنازهٔ پسرشت میگشته است و جنازه را به او نشان نمیدادند و او را سر میدواندند چون تلفن همراه پسرش همراه او بوده است. شبها از آن استفاده میکردند و زنگ میزدند و نفس نفس میزدند و اذیتشان می کردند و واقعا کارهای ظالمانهای که نه هیچ دینی به آن اجازه میدهد نه هیچ عقلی نه عرفی نه اخلاقی و نه انسانیتی و به نظر من وقتی که این خبر و این ظلم آشکار حکومت را میبیند باید به امثال همسر شهید همّت حق داد که یکسره خط بطلان بکشند بر روی این حکومت نه به لحاظ دینی بلکه به لحاظ اخلاق، انسانیت، شرف و حیثیتی که این آدمها داشته اند.
نکتهٔ چهارم این که این سریال آقای ریگی که تلویزیون درست کرده است و وزارت اطلاعات و فیلم نامهای که نوشته اند و دائماً هم سعی می کنند که بگویند ما خیلی قوی هستیم نکات جالبی در آن پیدا شده است که دائماً همانند فیلم نامههای قبلی این اطلاعاتیها می نوشتند در دستگیری آدمها و دستگیریهأیی که سر هم می کردند مرتباً نقطه ضعفها و ضعیف بودن این فیلم نامه معلوم میشود از جمله اینکه روز گذشته دولت قرقیزستان المکرد است که هواپیمأ قرقیزستان را در خاک ایران به زمین نشاندند و آنها نیز به وزارت امور خارجه اعتراض کردند که البته آنها هم عذر خواهی کرده اند اما کسی را از هواپیما پیاده نکرده اند و فیلمی را هم که تلویزیون ایران نشان داده است آقای ریگی را داخل هواپیما نشان نمی دهد و بنابرین به نظر میرسد که آن گمان تقویت میشود که در یک معمله یا پرداخت پول یا هر روس دیگری از پاکستان آقای ریگی را تحویل گرفته اند و این داستانها را ساخته اند برای اینکه بگویند که ما دستگاه اطلاعاتی خیلی قدرتمندی داریم باز هم من تکرار میکنم که برای اینگونه آقایون این دعای علی گلابی اومدن و قدرت نمائی فایده یی ندارد برای اینکه در مقابل یک ملت و مبارزات بی خشونت و صلح آمیز و مقاومت مدنی قرار دارند که این روشهای اطلاعاتی و سازمان امنیتی را در واقع بی اثر میکند وقتی عموم مردم حرکت می کنند در آکسیون هایی که همه می تواند در آن مشارکت کنند مثل ۴شنبه سوری که در پیش داریم آنوقت از دست این حکومتها هیچ کاری بر نمیاد.
نکتهٔ آخری که میخواهم به آن اشاره کنم مقالهٔ خوب آقای رضا علامه زاده فیلم ساز مشهور ایرانی که ایشان ذکر کرده است که ۴شنبه سوری به هفت دلیل چرا اکسیون مهمی است و باید به آن عنایت ویژه کرد. من شما را دعوت به خواندن مقالهٔ ایشان میکنم اما در اینجا میخواهم به یکی دو نکتهٔ مهم آن اشاره کنم که به درستی آقای علامه زاده دست گذشته است بر سنت ۴شنبه سوری که سنت باستانی ما است و در واقع بخشی از آن مراسم پنجهٔ دزدگاه ، آن پنج روز آخر سال بوده است که پدران ما آن را جز هیچ بخشی از سال نمیدانسته اند ، شادی میکرده اند و جز مراسم به استقبال عید نوروز رفتن بوده است که قدیمیترین روزهای تاریخ بشر است و یکی از زیباترین اعیاد و جشنهای است که در تمام دنیا وجود دارد ، در شادمانی که داشته اند برای ۴شنبه سوری، آقای علامه زده به درستی دست گذشته است که در مقابل مرگ خواهان در مقابل حکومتی که فقط غم و اندوه و ناراحتی به خورد یک ملت میدهد و زجر و کشتار به رخ یک ملت میکشد، مرگ اندیشان، زندگی خواهی و شادی کردن خود نوعی مبارزه است که به خوبی میتواند ایستادگی مارا در مقابل کسانی که میخواهند گرد مرگ و اندوه را بر سر یک جامعه بپاشند بایستد.
من باز هم از این زاویه میخواهم تاکید کنم که ۴شنبه سوری و نوع پراکنده یی که ما داریم میتواند با شادی و ایستادگی ما ، زندگی خواهی ما در مقابل مرگ خواهی حکومت صدای رسا یی باشد که این اعتراض در روزهای بعد صحبت میکنیم که چگونه در واقع میتواند تمام نقشههای حکومت را نقش بر آب کند.
تا فردا شاد ،پیروز، موفق و سر افراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانیان
No comments:
Post a Comment