سلام، چهارشنبه 14 بهمن 88، سوم فوریه 2010 میلادی
در مورد 5 موضوع امروز صحبت می کنیم.
موضوع اول صحبتهای دیروز آقای مهندس موسوی است در مصاحبه ای که با سایت کلمه داشته که مصاحبه پخته و بسیار سنجیده ای است. در این مصاحبه آقای مهندس موسوی غیراز اینکه به آن دو اصل طلایی که پیش پای جنبش خود ایشان گذاشته بود دوباره تاکید کرده یعنی اینکه جنبش سبز جنبشی است پلورالیستیک (تکثرگرا) که تفکرات مختلف، عقاید مختلف، گرایشات مختلف، همه در کنار هم قرار دارند، با همدیگر تعامل دارند، با همدیگر ارتباط دارند، از هم تاثیر می گیرند، به هم تاثر میدهند، اما بر سر یک هدف وآن هم احقاق حق مردم و پس گرفتن رای مردم و پایین کشیدن کودتاچیان، مشترک هستند تاکید کرده، همینطور هم بر حل اختلافات با انتخابات آزاد و حاکیمت صندوق رای.
غیر از این تاکیدی که در مصاحبه ایشان کرده و به درستی هم گفته که جنبش در واقع نه در خارج از ایران یک سخنگو دارد یا چند سخنگو و نه در داخل ایران، حتی ایشان خودش را هم خدمتگزار و همراهی فرض کرده که با مردم حرکت می کند و متواضعانه این را بارها آقای مهندس موسوی اعلام کرده، بلکه در واقع همان حرف معروفی که هر کسی یک رسانه است در جنبش را به خوبی بر آن پافشاری کرده و اصلی است که در واقع مکمل آن پلورالیستیک بودن و تکثرگرا بودن کل جنبش است. اما محورهای اصلی صحبت ایشان را شاید بشود در سه محور خلاصه نمود، محور اول حملات تندی است که آقای موسوی به قوه قضاییه کرده و در واقع گفته که قوه قضاییه ضابط دستگاه های امنیتی شده و صریحاً گفته که ما از قوه قضاییه دیگر نا امید هستیم. پاره ای اعمال آنها را زیر سوال برده آقای موسوی و بخصوص به امام جمعه وقت تهران آقای جنتی حملات تندی کرده که با توجه به اخلاق آقای موسوی و مدارای ایشان و گذشته ایشان و ملایمتی که همواره در همه صحنه های زندگیش داشته، باید گفت که این حملات تند آقای موسوی بسیار بسیار قابل بررسی است و انصافاً هم حرفهای آقای جنتی در نماز جمعه، حرفهایی است که شاید در تاریخ حداقل معاصر ایران بی نظیر باشد که یک کسی از تریبون نماز جمعه اینچنین بر طبل آدمکشی بزند و حرفهایی بزند که انسانیت از آن شرم بکند.
به هر صورت نکته دوم آقای موسوی تاکیدی است که ایشان با اعتقاد خودشان بر چارچوب قانون اساسی می کند، نکته ای است که ایشان تاکید می کند و می گوید که از اینجا می شود عزیمت کرد ولی یک نکته بسیار اساسی هم ایشان دست می گذارد آن اینکه قانون اساسی وحی منزل نیست، یک بار هم در سال 68 تغییراتی کرده می تواند باز هم تغییر کند. قانون اساسی هیچ ارزشی ندارد الا اینکه یک روزی ملت ایران به آن رای داده و همین ملت هم حق دارد هر روز دیگری که دلش بخواهد آنرا عوض کند یا به کل قانون اساسی دیگری بنویسد و به قانون اساسی موجود رای نه بدهد، بنابراین یگانه پایه مشروعیت قانون اساسی ایران یا هر قانون اساسی در هر کجای دنیا مقبولیتش نزد مردم است و بخاطر رای مردم است و بنابراین رای نه مردم به قانون اساسی یا رای به تغییر قانون اساسی اصلی است که می تواند مدنظر قرار بگیرد، آقای موسوی هم بر روی همین نکته دست گذاشته. نکته سوم هم بحث مهمی است که به نظر من تداوم استبداد در کشور است و مبارزه ضد استبدادی که در مبارزه با حکومت شاه و جریان انقلاب اسلامی تبلور داشت را آقای موسوی مطرح کرده که چون با استبداد دینی مواجه هستیم که به مراتب گاهی سخت تر و بدتر از گذشته هم کار می کند باید بپذیریم که انقلاب به اهدافش نرسیده و طرح این موضوع در سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی آن هم از طرف آقای موسوی به هرحال بحث تاریخی خواهد شد که آیندگان هم راجع به آن احتمالاً بحث خواهند کرد که به هر حال کسی که در دهه اول انقلاب جزو چهار پنج نفر اصلی کشور بوده ارزیابیش این است که وجه اصلی انقلاب اسلامی که مبارزه ضد استبداد ودیکتاتوری بوده در واقع شکست خورده. به هر صورت توصیه من این است که هر کدام از شما هم اگر این مصاحبه را ندیدید حتماً بخوانید به نظر من مصاحبه پخته و سنجیده ای است که در آستانه سالگرد انقلاب اسلامی و در آستانه راهپیمایی 22 بهمن یک حرکت سنجیده و حساب شده باید محسوب بشود و خیلی خیلی خوب می تواند که نقطه عزیمت مثبتی باشد برای همه کسانیکه در جنبش سبز می خواهند در 22 بهمن یک حرکت بزرگ دیگر را شکل بدهند.
نکته دوم اینکه برای چهارمین شب پیاپی تجمع خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل زندان اوین شب گذشته هم ادامه پیدا کرد، حدود بیش از هزار نفر آدم جمع شده بودند، 20 نفر دیگراز زندانیان آزاد شدند و به نظرم این کار از آن کارهای جدی است که نشان میدهد که تداومش موثر است و همانطور که دیروز هم عرض کردم یکی از کارهای جدی ما می تواند برای روز 22 بهمن هم بعد از مراسم راه پیمایی باشد، اینکه فرزندان کشور را از دست جلادان در بیاوریم و به پدر و مادرها و خانواده هایشان برگردانیم.
نکته سوم اینکه در شهر لار فارس درگیری پیش آمده بر سر جدا شدن بخش گراژ که به صورت یک فرمانداری کل در بیاد، مردم تظاهراتی داشتند وقتی از مسجد آمدند و جالبه که در این تظاهرات که به دلیل کاملاً منطقه ای آغاز شده اما به سرعت وجه سیاسی کلان گرفته، شعارهای ضد آقای احمدی نژاد داده شده و شعارهایی در طرفداری از آقای موسوی که نشان می دهد که مردم از هرگونه حرکتی که ناراضی باشند در واقع پناهشان را در جنبش سبز و حرکت جنبش سبز می بینند و این آن کاریست که در قبال همه آن خواستهای دیگر صنفی، مدنی، اجتماعی هم جنبش سبز باید بتونه انجام بده و مطرح بکنه که حرکتی که جنبش سبز می کند می تواند احقاق حق از هر نوعی را برای هر بخش و گروهی بکند.
نکته چهارمی که می خواستم بگم محکومیت آقای مهندس صمیمی بهبهانی به شش سال حبس است، صاحب امتیاز و مدیر مسوول نشریه نامه که از زندانیان با سابقه در زمان شاه است، یک برادرش قبل از انقلاب کشته شده به دست رژیم شاه، یک برادرش هم بعد از انقلاب به دست جمهوری اسلامی کشته شده، خودش هم با اینکه سالها دبیر انجمن زندانیان سیاسی بوده دستگیر شده و بعد از چندین ماه حالا مطرح شده که به شش سال حبس محکوم میشود. به هر صورت این برخوردهای حکومت با مبارزین قدیمی نشان میدهد که در واقع حکومت هیچ حد و مرزی را قایل نیست و هیچ کس را حاضر نیست تحمل بکند و هیچ به اصطلاح چارچوبی را هم رعایت نمی کند.
نکته پنجمی را که می خواستم بگویم بحث سوال جدی است که چند نفری مطرح کرده بودند و آن اینست که سرعت اینترنت که این روزها دایماً در ایران کم میشه، قطع میشه در پاره ای از نقاط، آیا مقدمه ای است برای 22 بهمن؟ کاملاً محتمل است، کاملاً محتمل است که دولت با توجه به اینکه 200 تا خبرنگار هم آورده و میخواهد در میدان آزادی مراسم نمایشی بگیرد، در آن چند روز بخصوص، کلاً اینترنت را قطع کند برای اینکه اخبار خودش را از طریق این خبرنگارها داغ داغ به دنیا برساند و بعد که اخبار واقعی آن حرکت بیاد، بیات شده باشد و پوشش نداشته باشد، البته تجربه بخشهای قبلی هم نشان داده که دنیا هم این را فهمیده و منتظر اخبار واقعی می نشیند و اخبار واقعی تاثیر خودش را می گذارد.
یک سوال دیگر هم بچه ها پرسیدن اینست که آیا مثلاً صد هزار نفر بروند به دنبال بحث دیروز ما، با پرداخت 80000 تومان یا ساندیس بخواهند بیاورند در میدان آزادی به نفع آقای احمدی نژاد هورا بکشند، آیا امکانش هست که بلایی که سر چایوشسکو رئیس جمهور رومانی آمد؟ کاملاً محتمل است، من همینجا هم به آن دوستانی هم که قبلاً در بسیج بودند و سوال کردند که به ما می گویند برویم، آیا برویم؟ حتماً برید برای اینکه ممکن است احمدی نژاد را توسط کسانیکه ظاهراً موافقش هستند، بخواهند دستگیرش کنند بنابرین می توانند به بچه ها کمک کنند.
تا فردا شاد، پیروز، موفق وسرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی.
Saturday, February 13, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment