سلام
چهارشنبه 15 اردیبهشت 89، 05 می 2010 میلادی
بازهم عذرخواهی بکنم از ادامه سفرم و کوتاه بودن مدت زمان برنامه و پایین بودن کیفیت ضبط برنامه.
راجع به شش موضع امروز صحبت می کنیم.
موضوع اول صحبتهای خانم مهدیه محمدی همسر آقای دکتر احمد زیدآبادی است و اظهار نگرانی ایشان از وضعیت آقای زیدآبادی در زندان عادی و فشارهایی که باید آنرا ادامه فشارها به آقای دکتر زیدآبادی در طول دوره بازجویی و سلول انفرادی دانست.به هر صورت نگرانی در مورد وضعیت آقای دکتر زیدآبادی این شرف اهل قلم و روزنامه نگاری ایران از سوی سازمانهای حقوق بشری و سازمانهای روزنامه نگاری ابراز شده و پیگیری کارشان در دستور قرار گرفته.
نکته دوم اینکه دانشجویان دانشگاه ارومیه در اخطار به آقای صفار هرندی از پشتیبانان و همکاران کودتاچیان گفتند که اگر پایش را در دانشگاه ارومیه بگذارد با اعتراض دانشجویان و اعتصاب غذای آنها مواجه خواهد شد و دانشگاه جای کودتاچیان نیست.
نکته سوم اینکه دانشجویان مستقل دانشگاه آزاد شهرکرد دست به اعتصاب غذا در مقابل دفتر نمایندگی رهبری زدند به دلیل اینکه اجازه انتخابات آزاد را به آنها ندادند و اخطار کردند که اگر با خواسته آنها موافقت نشود این کار را ادامه خواهند داد.
نکته چهارم اینکه خانواده های زندانیان در مقابل ستاد خبری وزارت اطلاعات در شهر سنندج تجمع داشتند که بتوانند خبری بگیرند از 30نفر دستگیر شدگان روز کارگر در شهر سنندج و البته حسب معمول در کردستان حکومت با هموطنان کرد ما بسیار خشن و سرکوبگرانه برخورد کرده و حتی نماینده ای را هم که به داخل ستاد خبری رفته بوده که خبر بگیرد کتک زدند و این برخورد بار دیگر نشان دهنده این است که آنچه که در هر جای کشور اتفاق می افتد وقتی نوبت به کردستان می رسد جند برابر خشن تر و بی رحمانه تر می شود.
نکته پنجم اینکه کارخانه گندله سازی سیرجان که تاکنون سه بار افتتاح شده و آخرین بارهم در فروردین سال 89توسط آقای احمدی نژاد بوده خوابیده و اساساً مشکل گاز و سوخت دارد که تا تیرماه آینده هم رفع نخواهد شد. بنابراین فقط یک افتتاح نمایشی بوده، از آن کارهایی که دولت کودتایی احمدی نژاد ظاهراً نیاز دارد برای اینکه برای خودش تبلیغات بکند.
و نکته آخری صحبتهای آقای کروبی در جمع دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشکده خبر بوده که دو نکته را ایشان دست گذاشته، یکی اینکه بعد از سرکوبهای حکومت و آدمکشی ها در مقابل تظاهرات خیابانی مردم، این هوشمندی مردم است که احتیاط بیشتری می کنند و نکته دوم جنگ روانی حکومت برای اینکه بگوید که جنبش شکست خورده است، یا تمام شده و یا کمرنگ شده. من درخصوص این دو نکته ای که آقای کروبی دست گذاشتند دوتا مطلب را می خواستم عرض بکنم. در مورد موضوع اول، اینکه وقتی حکومت می داند که ما تظاهرات خیابانی را در چه زمان و در چه مکانی داریم خودش را تجهیز می کند و آن تاکتیکی که او هم تمرین کرده که به هسته تظاهرات حمله بکند و نگذارد که چند هزار نفر اول شکل بگیرد که تا تظاهرات بزرگ بوجود بیاید را بکار می گیرد، بنابراین تمرینی که ما در چهارشنبه سوری کردیم، یا در پنج شنبه ها کردیم وقتی که زمان در یک دوره زمانی بازتر است مثلاً شب چهارشنبه سوری و بعد از ظهر پنج شنبه و مکان در همه جا هست و مکان خاصی نیست و پراکنده است، حکومت عاجز می شود و نمی تواند برخورد بکند و بنابراین ضمن اینکه کف خیابان و اعتراض خیابانی را از دست نمی دهیم اما می توانیم نیروهای خود را حفظ کنیم و به خطر نیاندازیم.
نکته دوم اینکه در ارزیابی پیروزی و شکست جنبشها مقاله خوبی را آقای بیل مایر از همرزمان دکتر مارتین لوتر کینگ که در سال 2002 فوت کرده نوشته و سایت بی خشونت آنرا ترجمه کرده و روی سایت گذاشته که من لینک آنرا ضمیمه برنامه امروز می کنم، خواهش می کنم اگر فرصت کردید بخوانید برای اینکه این قبیل جنگ روانی ها که حکومت ما در مقابل جنبش سبز از روز اول داشته گاهی می گفت که 500نفر آدم آمدند در خیابان، گاهی می گفته اصلاً اتفاقی نیافتاده، گاهی کار خودش را هر کاری کرده گفته دیگه پیروز شدیم و اینها، بدانیم که یک چهارچوبی که آقای بیل مایر به ما می دهد به ما کمک می کند که ارزیابی درستی داشته باشیم و در مقابل این جنگ روانی و بتوانیم که درست واکنش نشان بدهیم چرا که جنبش سبز در طول ده ماه گذشته بسیار با قدرت و خوب حرکت کرده.
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران وایرانی.
چهارشنبه 15 اردیبهشت 89، 05 می 2010 میلادی
بازهم عذرخواهی بکنم از ادامه سفرم و کوتاه بودن مدت زمان برنامه و پایین بودن کیفیت ضبط برنامه.
راجع به شش موضع امروز صحبت می کنیم.
موضوع اول صحبتهای خانم مهدیه محمدی همسر آقای دکتر احمد زیدآبادی است و اظهار نگرانی ایشان از وضعیت آقای زیدآبادی در زندان عادی و فشارهایی که باید آنرا ادامه فشارها به آقای دکتر زیدآبادی در طول دوره بازجویی و سلول انفرادی دانست.به هر صورت نگرانی در مورد وضعیت آقای دکتر زیدآبادی این شرف اهل قلم و روزنامه نگاری ایران از سوی سازمانهای حقوق بشری و سازمانهای روزنامه نگاری ابراز شده و پیگیری کارشان در دستور قرار گرفته.
نکته دوم اینکه دانشجویان دانشگاه ارومیه در اخطار به آقای صفار هرندی از پشتیبانان و همکاران کودتاچیان گفتند که اگر پایش را در دانشگاه ارومیه بگذارد با اعتراض دانشجویان و اعتصاب غذای آنها مواجه خواهد شد و دانشگاه جای کودتاچیان نیست.
نکته سوم اینکه دانشجویان مستقل دانشگاه آزاد شهرکرد دست به اعتصاب غذا در مقابل دفتر نمایندگی رهبری زدند به دلیل اینکه اجازه انتخابات آزاد را به آنها ندادند و اخطار کردند که اگر با خواسته آنها موافقت نشود این کار را ادامه خواهند داد.
نکته چهارم اینکه خانواده های زندانیان در مقابل ستاد خبری وزارت اطلاعات در شهر سنندج تجمع داشتند که بتوانند خبری بگیرند از 30نفر دستگیر شدگان روز کارگر در شهر سنندج و البته حسب معمول در کردستان حکومت با هموطنان کرد ما بسیار خشن و سرکوبگرانه برخورد کرده و حتی نماینده ای را هم که به داخل ستاد خبری رفته بوده که خبر بگیرد کتک زدند و این برخورد بار دیگر نشان دهنده این است که آنچه که در هر جای کشور اتفاق می افتد وقتی نوبت به کردستان می رسد جند برابر خشن تر و بی رحمانه تر می شود.
نکته پنجم اینکه کارخانه گندله سازی سیرجان که تاکنون سه بار افتتاح شده و آخرین بارهم در فروردین سال 89توسط آقای احمدی نژاد بوده خوابیده و اساساً مشکل گاز و سوخت دارد که تا تیرماه آینده هم رفع نخواهد شد. بنابراین فقط یک افتتاح نمایشی بوده، از آن کارهایی که دولت کودتایی احمدی نژاد ظاهراً نیاز دارد برای اینکه برای خودش تبلیغات بکند.
و نکته آخری صحبتهای آقای کروبی در جمع دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشکده خبر بوده که دو نکته را ایشان دست گذاشته، یکی اینکه بعد از سرکوبهای حکومت و آدمکشی ها در مقابل تظاهرات خیابانی مردم، این هوشمندی مردم است که احتیاط بیشتری می کنند و نکته دوم جنگ روانی حکومت برای اینکه بگوید که جنبش شکست خورده است، یا تمام شده و یا کمرنگ شده. من درخصوص این دو نکته ای که آقای کروبی دست گذاشتند دوتا مطلب را می خواستم عرض بکنم. در مورد موضوع اول، اینکه وقتی حکومت می داند که ما تظاهرات خیابانی را در چه زمان و در چه مکانی داریم خودش را تجهیز می کند و آن تاکتیکی که او هم تمرین کرده که به هسته تظاهرات حمله بکند و نگذارد که چند هزار نفر اول شکل بگیرد که تا تظاهرات بزرگ بوجود بیاید را بکار می گیرد، بنابراین تمرینی که ما در چهارشنبه سوری کردیم، یا در پنج شنبه ها کردیم وقتی که زمان در یک دوره زمانی بازتر است مثلاً شب چهارشنبه سوری و بعد از ظهر پنج شنبه و مکان در همه جا هست و مکان خاصی نیست و پراکنده است، حکومت عاجز می شود و نمی تواند برخورد بکند و بنابراین ضمن اینکه کف خیابان و اعتراض خیابانی را از دست نمی دهیم اما می توانیم نیروهای خود را حفظ کنیم و به خطر نیاندازیم.
نکته دوم اینکه در ارزیابی پیروزی و شکست جنبشها مقاله خوبی را آقای بیل مایر از همرزمان دکتر مارتین لوتر کینگ که در سال 2002 فوت کرده نوشته و سایت بی خشونت آنرا ترجمه کرده و روی سایت گذاشته که من لینک آنرا ضمیمه برنامه امروز می کنم، خواهش می کنم اگر فرصت کردید بخوانید برای اینکه این قبیل جنگ روانی ها که حکومت ما در مقابل جنبش سبز از روز اول داشته گاهی می گفت که 500نفر آدم آمدند در خیابان، گاهی می گفته اصلاً اتفاقی نیافتاده، گاهی کار خودش را هر کاری کرده گفته دیگه پیروز شدیم و اینها، بدانیم که یک چهارچوبی که آقای بیل مایر به ما می دهد به ما کمک می کند که ارزیابی درستی داشته باشیم و در مقابل این جنگ روانی و بتوانیم که درست واکنش نشان بدهیم چرا که جنبش سبز در طول ده ماه گذشته بسیار با قدرت و خوب حرکت کرده.
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران وایرانی.