Saturday, October 31, 2009

پنجشنبه 7 آبان 2568

سلام، پنجشنبه 7 آبان 88، 29 اکتبر 2009 میلادی

راجع به سه موضوع صحبت می کنیم.

خط و نشان کشیدن آقای خامنه ای


موضوع اول: صحبت های دیروز آقای خامنه ای ست که حسب معمول ایشون خط و نشان کشیده و دوباره مطرح کرده که اگر کسی بگوید در انتخابات تقلب شده و امثالهم، جرم است. البته قبلا هم ایشان تهدید کرده بود و انگشتش را برای ملت تکان تکان داده بود. برخی معتقدند دوباره ایشان نشسته، این خط و نشان ها را می کشد که اگر مردم کم بیایند توی خیابون و کم در تظاهرات 13 آبان شرکت کنند،

آنوقت بروند سراغ آقای مهندس موسوی، آقای کروبی، آقای خاتمی و آنها را دستگیر کنند.
در حالیکه اگر کماکان مردم مثل روز قدس زیاد و باشکوه تر از آن توی خیابان بیایند و ایشان جمعیت میلیونی را ببیند، آنوقت جرات نخواهد کرد دست به دستگیری بزند و ضمن اینکه به قول برخی باید دوباره برود آسایشگاه و چندین هفته هیچ خبری به ایشون ندهند و هیچ کسی را نبیند بلکه بتواند بخوابد. چون ظاهرا تیم پزشکی آقای خامنه ای می گویند مشکل ایشان اینست که خوابش نمی برد.

تجمع خانواده زندانیان سیاسی


موضوع دوم: تجمع خانواده زندانیان سیاسی در میدان 15 خرداد تهران بود که مردم هم استقبال کردند و شیرینی خریده بودند، در واقع آن ها را در بغل گرفته بودند و پشتیبانی خود را از خانواده های عزیز زندانیان سیاسی، خانواده های زجر کشیده زندانیان سیاسی ابراز کرده بودند. خانواده ها تهدید کردند که اگر به خواسته شان رسیدگی نشود و عزیزانشان آزاد نشوند، قدم بعدی سراغ تحصن و بعد از آن هم سراغ اعتصاب غذا خواهند رفت.
به هر حال پشتیبانی از حرکت ها و آکسیون های مادران داغدار، خانواده های زندانیان و سایر دست اندر کاران جنبش وظیفه ای ست که ( همانطور که قبلا هم صحبت کردیم) جبهه های متعددی را علیه کودتاچیان باز می کند، هم جنبش را تقویت می کند و هم آن ها را فرسایش می دهد.

برخورد با سپاه


موضوع سوم: اما بحث اصلی ما راجع به استراتژی برخورد با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که سعی می کنم یک به یک از روی تابلو توضیح بدهم.
همانطور که قبلا هم صحبت کردیم، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، الان رو در روی یک ملت ایستاده؛

استراتژی برخورد با سپاه:

1. نکته اول که باید دقت کرد اینست که عملکرد سی ساله سپاه را باید به سه دوره تقسیم کنیم:
دوره اول؛ را که دوره جنگ است دوره ای ست که بسیاری شهدا را این سازمان تقدیم ملت می کند، بسیاری داوطلبینی که از ملت به آن می پیوندند در جنگ تحمیلی در مقابل عراق، من اسمش را "سپاه شهید" گذاشتم.
دوره دوم؛ که بعد از پایان جنگ شروع می شود، دوره ای ست که سپاه وارد فعالیت های اقتصادی می شود، فعالیت های زالو صفت اقتصادی که اسمش را "سپاه دلال" گذاشتم. برای اینکه دلال بسیاری پروژه های کشور می شود. دلال بسیاری واردات می شود، دلال بسیاری کارخانجات می شود.

دوره سوم؛ که بخصوص بعد از جنبش اصلاحات شکل می گیرد، اسمش را "سپاه قاتل" گذاشتم که تا همین امروز هم ادامه دارد که بخشی از سپاه است که دست به کشتن مردم زده است.
در برخورد با سپاه بسیار واجب است که ما این سه دوره را تفکیک کنیم برای اینکه هر وقت که با سپاه برخورد می کنیم که مردم را داری می کشی و یک عده سردار رانت خور دارند پول کشور را غارت می کنند، سعی می کنند پشت آن سپاه شهید قایم شوند.
ما باید نشان بدهیم که این سه از هم تفکیک شده اند.

ارتباط گرفتن با اعضای سپاه


2. ارتباط با اعضای سپاه و خواستار جدا شدن آن ها از سازمان دلال و قاتل:
باید با اعضای سپاه که الان بسیج هم بخشی از سپاه شده ( جزء رسمی سپاه شده) ارتباط بگیریم. هر سپاهی که در همسایگی ما، در حوزه کاری ما، در خانواده ما هست، باید با او صحبت کنیم و بخواهیم که از یک سازمان دلال و قاتل جدا بشوند و به آن ها بگوییم که چرا با سازمانی که دستش تا مرفق به خون مردم آلوده شده و پول کشور را حیف و میل می کند، همکاری می کند؟
عضو شریف سپاه، عضو بدنه سپاه و فرماندهانی که افتخارات زمان جنگ را دارند، باید حسابشان را از دلال ها و قاتل ها جدا بکنند. اگر عضوی این کار را نکند، آنوقت باید شروع کنیم به افشا کردن اسمش، باید با خانواده اش و بچه هایش صحبت کنیم و عکس شهدا را مقابل منزلشان بزنیم و از روش های مختلف رویشان فشار بیاوریم که حسابشان را از دلال ها و قاتل ها جدا بکند.

پذیرفتن توسط ملت


3. باز گذاشتن آغوش ملت به روی کسانی که به ملت می پیوندند:
بسیار بسیار واجب است که با کسانی از اعضای سپاه که صحبت می کنیم همواره بهشان گوشزد کنیم که آغوش ملت به روی هر کسی که بهش بپیوندد و از دلال ها و قاتل ها فاصله بگیرد، باز است. در هر آکسیونی، در هر تماسی، در هر صحبت عمومی و حتی در برخورد خیابانی باید این را یادآوری کنیم که آغوش ملت به روی کسانی که به ملت می پیوندند، باز است.

افشای اطلاعات دلالی و قاتلی سپاه


4. افشای اطلاعات مربوط به دلالی و قاتلی سپاه برای ملت:
اطلاعات مربوط به بخش اقتصادی، دلالی و قاتلی سپاه را که مردم را می کشد، بخش هایی که سرکوب می کنند، آدم هایی که در این ها دخالت دارند، هرکس به هر نوعی به دستش می رسد باید برای ملت افشا کند.

اینجا مراد این نیست که اطلاعات مربوط به توان های نظامی کشور افشا بشود، طبیعتا آن ها جزء اسرار مملکت است. ولی هر اطلاعاتی که راجع به فعالیت های اقتصادی سپاه است، هر دخالتی که سپاه در پول کشور می کند و در کشتار مردم، زندان ها، شکنجه گاه ها، تجاوز ها، آن بخشی از سپاه (که اقلیتی از سپاه هستند)، دخالت می کند، باید هر کس که دسترسی دارد اطلاعاتش را افشا بکند و به گوش ملت برساند تا ملت بداند و بشود ازش جلوگیری کرد.

تحریم


5. تحریم گزینشی کالاها و فعالیت های دلالی سپاه:
یکی از ابزار های مهم مقاومت ما اینست که کالاهایی که سپاه تولید می کند، توزیع می کند، وارد می کند، فعالیت های اقتصادی که می کند، بتوانیم تحریم کنیم. البته به دلیل اینکه واقعا سپاه به جایی رسیده که دستش در همه فعالیت های کشور رفته، باید ناچارا گزینش بکنیم. ( برای اینکه یواش یواش باید همه چیز را تحریم کنیم).
فرض کنید راجع به اینکه سپاه مخابرات کشور را خریده، طرحی را داریم با کمک دوستان در داخل و بخشی از دوستان متخصص در خارج و بخشی از کارمندان مخابرات تهیه می کنیم که به زودی که تکمیل شد من خدمتتان ارائه خواهم کرد که چگونه با مخابرات مقابله کنیم. یا از بین سیگار های خارجی که سپاه وارد می کند ( یکی از آن ها که داریم مطالعه می کنیم و وقتی قطعی بشود بیشترین نفع را برای سپاه دارد) مشمول تحریم قرار بدهیم و پاکت هاش را بسوزانیم و نشان بدهیم که نمی خواهیم. یا برنج وارداتی را که از سپاه تحریم کردیم یا صندوق مهر یا زمین های دیگر، دیدیم که چقدر موثر واقع شد و ناچار به عقب نشینی شدند. بنابر این ناچارا باید بخش هایی از کالا ها و فعالیت ها را انتخاب کنیم و همه ملت با آن درگیر بشوند و تحریم کنیم.

شعارها و پلاکاردها


6. تاکید بر محور های بالا در تظاهرات پراکنده و میلیونی:
هر پنج محوری که در بالا در باره اش صحبت کردیم، باید در تمام تظاهرات پراکنده مان و تمام فعالیت های میلیونی که می کنیم، مثل آکسیون 4 نوامبر یا 13 آبان که در پیش است، باید بر این محور ها به شکل شعار ها و پلاکارد ها، پافشاری کنیم.
هیچ فعالیتی موثرتر از این نیست که ما در تظاهرات میلیونی تکرار بکنیم. بیشترین فشار آن جا به سپاه خواهد آمد و عناصر صادق آن را جدا خواهد کرد. بنابراین تکرار این محور ها در هر تظاهرات پراکنده و بخصوص هر تظاهرات بزرگ و میلیونی مثل 13 آبان که داریم، واجب است.

تا فردا شاد و پیروز و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

Thursday, October 29, 2009

چهارشنبه 6 آبان 2568

سلام، شش آبان 88 ، 28 اکتبر 2009 میلادی

امروز هفت موضوع را صحبت می کنیم.

اطلاع رسانی به مثابه سلسله اعصاب

موضوع اول این که ای- میلی برای من فرستاده بودند از طرف جمعی با عنوان فریاد سبز که پادکست تهیه می کنند که از طریق بلوتوث و تلفن موبایل قابل انتقال است.

به این ترتیب اخبار را از چند سایت گزینش می کنند و به اطلاع مردم می رسانند. بسیار بسیار کار خوبی است چون همان طور که قبلا هم صحبت کردیم اطلاع رسانی از نقاط کلیدی و در واقع سلسله اعصاب جنبش ماست، به همین دلیل هم هست که حکومت سعی می کند به این قسمت فشار بیاورد.

بنابراین تهیه و توزیع بسته های پادکستی این چنینی برای اطلاع رسانی و خبررسانی آکسیون هایی که در پیش داریم. کار هایی که می کنیم و کارهایی که انجام داده ایم، سرودهای جنبش و امثالهم بسیار کار خوبی است.

اختلاف در شورای امنیت ملی

اما نکته دوم این است که به دنبال برخوردی که در مذاکرات اتمی ایران پیش آمد و و نزدیک به یک ماه پیش آقای جلیلی قول و قراری را گذاشت و توافقی کرد اما وقتی متن توافق نهایی شد ایران دوباره دبه درآورد ظاهرا زیر فشارداخل ایران به خصوص بخش هایی از سپاه مجددا ایران جمعه گذشته آن توافقی که قبلا کرده بود را امضا نکرد.

گزارش هایی آمده است که در شورای امنیت کشور هم اختلاف بروز کرده و حتی بخش هایی از سپاه که بدنه اصلی کودتا و کودتاچی ها هستند بعد از وزارت اطلاعات قصد دارند شورای امنیت کشور را هم تصاحب کنند و صحبت از تعویض آقای جلیلی و پاره ای از اعضای این شورا هم هست. این نشان می دهد این دست درازی کودتاچی ها به جا های دیگر هم رسیده است.

نکته سومی که می خواستم بگویم و مهمترین نکته است که امرزو درباره اش صحبت می کنیم. مسئله اطلاعیه ای است که خانواده زندانیان سیاسی دادند و گفته اند طبق قانون موجود کشورظرف مدت چهار ماه باید زندانی تعیین تکلیف شود و چون عزیزان شان بیشتر از چهار ماه را بلاتکلیف در زندان گذرانده اند . این اتمام حجت قانونی را کرده اند و امروز چهارشنبه ساعت 11 صبح در میدان پانزده خرداد ، میدان ارک سابق، نزدیک ایستگاه مترو، روبروی دادستانی عادی و انقلاب تهران اعلام تجمع کرده اند.

به نظرم شرکت همه کسانی که می خواهند ابزار همدردی کنند در این تجمع بسیار کمک کننده است. و همین طور تشویق کسبه و عابرین آن منطقه به پیوستن و این تجمع بسیار مفید است به خصوص خانواده ها وقتی عکس عزیزان شان را در دست دارند و مظلومیت شان را بیان می کنند، همراهی با ان ها کار بسیار خوبی است که می تواند از طرف مردم انجام بگیرد.البته خواهش من این است که کسانی که شرکت می کنند گرفتن فیلم و عکس و ارسال آن برای تمام دنیا را فراموش نکنند. چرا که بخشی از مبارزه ما تهیه فیلم وعکس بوده وهست .

خانواده زندانیان اعلام کرده اند در مرحله بعدی قصد تحصن دارند. و در مرحله بعد اگر به درخواست شان رسیدگی نشود و عزیزان شان آزاد نشوند دست به اعتصاب غذای جمعی می زنند. بنابراین بسیار واجب است که بخش های مختلف جنبش با خانواده زندانیان سیاسی همراهی بکنند.

دانشجویان ایستاده اند

نکته چهارمی که می خواستم بگویم حرکتی است که دیروز، سه شنبه، بچه های دانشگاه ازاد جنوب کردند، دانشکده فنی. تجمع شاید 1500 تا 2000 نفر و درخواست شان کمک به هم دانشگاهی ها یشان در آزاد مرکز و آزاد کرج و همین طور لغو احکام انضباطی که صادر شده است، بوده است.

شعارهای جنبش سبز را دادند. همین طور در دانشگاه پیام نور مشهد، دانشگاه شهید چمران اهواز، به دلیل صحبت آقای رسایی که از وکلای پشتیبان دولت کودتا است . دانشجویان برخورد بسیار قوی کرده اند با ایشان و یک بار دیگر نشان دادند دانشگاه جای پشتبانان کودتاچی ها نیست . همین طور روز گذشته دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر هم در سلف سرویس شعار داده اند و تظاهرات کردند .

نکته مهم این است که در مجموع حرکت های دانشجویی که تداوم اش ضامن قدرت اش هست، اعتراض به برخورد با دیگر دانشجویان نباید فراموش شود همین طور کوتاه کردن دست نظامیان و بستن دفترهای بسیج در دانشگاه ها موضوعی است که می تواند همواره تداوم داشته باشد.

حمله کودتاچیان به محرومان جامعه

نکته پنجم این است که بچه های لوله سازی اهواز است که بعد از چند روز تظاهرات پیاپیی که برای حقوق و دست مزد شان داشتند و به قول یکی از نمایندگان شان که گفته بود وقتی کارگری شش ماه یا نه ماه حقوق نگرفته است و خودش و زن و بچه اش گرسنه اند چه انتظاری می شود داشت که اعتراض نکنند.

اما کودتا چی ها روز گذشته به صفوف شان حمله کردند و نشان د دادند برای حفظ حکومت شان به محرومین جامعه هم حمله می کنندعلی رغم این که دائما شعار دفاع از محرومین را می دهند.

به هر حال حمایت از جنبش کارگری که روز به روز هم در اقصی نقاط کشور گسترده تر می شود. یکی از مبرم ترین کارهایی که جنبش سبز می تواند انجام دهد.

نمونه ای از تظاهرت برق آسا

نکته ششم در شهر تهران است. زیر پل رسالت ظاهرا یک تصادف عادی شده بوده است که مردم به طور عادی جمع می شوند اما بچه های جنبش سبز استفاده خوبی از این تجمع کرده بودند و بلافاصله شروع کردند به شعار دادن.«مرگ بر دیکتاتور و دولت کودتا» گفته بودند «یاحسین، میر حسین» گفته بودند و به محض سر دادن شعار جمعیتی که اطرف بودند جمع می شوند و یک تظاهرات چند هزار نفری در واقع شکل می گیرد و قبل از این که نیروهای امنیتی سر برسند تظاهرات را جمع می کنند.

این تظاهرات پراکنده و برق آسا همان طور که قبلا هم بار ها صحبت کردیم یکی از نیرومند ترین سلاح هایی است فرسایش کودتاچیان را به همراه دارد و جنبش را در اقصی نقاط شهرهای کشور پراکنده می کند.

بهانه اش می تواند یک تصادف باشد اما در همه نقاط شلوغ تهران و شهرهای دیگر جاهایی که به طور طبیعی جمعیت هست، کافی است بدون این که دیده شود یک اعلامیه یا شعارهای جنبش سبز را از یک بلندی بریزد پایین و چند نفری باشد که با دیدن آن ها شروع کنند به شعار دادن مطمئن باشید که مردم بلافاصله همراهی خواهند کرد. حتی اگر بیست نفر این تظاهرات را شکل دهند می بینیم که ظرف چند دقیقه می توانید یک تظاهرات چند هزار نفری را شکل داد و قبل از سر رسین نیروهای سرکوبگر پراکنده شد.

بنابراین تظاهرات پراکنده ای که یک نمونه اش زیر پل رسالت اتفاق افتاد عملی انجام شدنی است که در سراسر شهر می شود انجام داد.

اما مطلب آخر بر می گردد به آکسیون ما در روز سیزده آبان چون امروز دیگر وقت نیست می گذارم برای فردا ، همراه با بحثی که درباره استراتژی برخورد با سپاه خواهیم داشت.

تا فردا شاد پیروز موفق و سرفراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

سه شنبه 5 آبان 2568

متن پیاده شده روز سه شنبه 5 ابان 88 ، 27 اکتبر 2009 میلادی

6 موضوع رو راجع بهش صحبت میکنیم:

اطلاع رسانی

موضوع اول بحث اطلاع رسانیه، یکی از ضعف های جنبش ما اطلاع رسانیه به خصوص اینکه حکومت با شدت تمام فشار میاره، روزنامه هارو می بنده، خبر رسانی رو محدود میکنه، سرعت اینترنت رو میاره پایین، پارازیت روی ماهواره ها می فرسته، و به هر روشی سعی میکنه اطلاع رسانی رو که سلسله اعصاب جنبش است، فلج بکند.

توی این کار بسیار بسیار واجبه که ما برای اطلاع رسانی برنامه داشته باشیم و قبلا هم صحبت کردیم راجع بهش مثل داشتن شبکه بندی، هر کسی اقلا به پانزده تا بیست نفر هر چه دورتر از خودش به لحاظ جای اجتماعی، جای جغرافیایی خبری رو اگر می گیرد برساند و از اونها هم بخواد که به دیگران بگویند. استفاده از تلفن از تلفن های عمومی و مثلا دعوت به 13 ابان، استفاده از دیدار حضوری، استفاده از دیوار نویسی، استفاده از پخش شعار به خصوص اینکه فعالین جنبش اکثرا نسل جوانی هستند که نیاز اطلاع گیری خودشون رو از طریق اینترنت رفع میکنند و گاهی فراموش میکنند که همه اینترنت ندارند.

محسن مخملباف جمله خیلی خوبی داره، او میگه وقتی مطلع شدی دیگران رو مطلع کن همه اینترنت ندارن. این یک دستور العملیه برای نسل جوون ما که انچه که از اینترنت کسب میکنه از یک دعوت به یک راهپیمایی تا یک دستور العمل ساده، خبری اگه میگیره سعی کنه به دیگران هم برسونه، به اقشار مختلف، شبکه بندی اجتماعی که می تونه از درون دانشگاه و از درون مدرسه شروع بشه بسیار کمک می کنه به اینکه ما این اطلاع رسانیمون رو منظم بکنیم.

مسیر راه پیمایی سیزده آبان

نکته دوم در مورد راهپیمایی 13 ابان است، باز یک تعدادی سوال من دریافت کردم راجع به اینکه مسیرها کجاست، چگونه بریم. همونطور که قبلا هم بحث کردیم به دلیل خشونت حکومت به دلیل ادم کشیه حکومت ما 13 ابان هم مثل روز قدس دقیقا ساعت و مکانی رو که حکومت اعلام میکنه در همه شهرها از همون مکان ها و همون زمان ها حرکت میکنیم.

رفتن به جای دیگه در زمان و مکان دیگه ای میتونه که خطرناک باشه و بهانه دست کودتاچیا بده و بخوان که بچه های مارو سرکوب بکنن. لذا من خواهشم این هست که مسیرهایی رو که هر ساله حکومت از اونها راهپیمایی ضد استکباری اعلام میکرده دقیقا از طریق خود رسانه های حکومت کودتا دنبال بکنید و همون ساعت همون زمان ما میریم تو خیابون، روشی که روز قدس هم تمرین کردیم.

و دوباره هم تاکید بکنم این حرفها و هارت و پورت هایی که فرمانده پلیس اقای احمدی مقدم میکنه هیچ اثری نداره، اجازه بگیرن و مجوز بگیرن! مجوز رو خود حکومت سی ساله داده مگه اینکه بخوان راهپیمایی روز 13 ابان رو لغوش بکنن که ما منتظریم که لغو بکنن تا اونوقت بگیم که در واقع چگونه جلوی حضور جنبش سبز عقب نشینی کردن و میترسند از اینکه راهپیمایی 30 ساله خودشونو برگزار کنند.

بنا بر این باز هم تکرار میکنم که در روز 13 ابان مسیرهایی رو که در تمام شهرها برای 13 ابان سالها برگزار شده این مراسم به عنوان روز دانش اموز، به عنوان روز ضد استکبار، ما این بار با شعار مبارزه با استکبار چه داخلی چه خارجی، حاکمیت ملی و رای منو پس بده پا توی میدون میگذاریم و شعارهایی رو که به کرات الان در اینترنت داره پخش میشه و از بین اونها به نظر من چند تاش هست که میتونه خیلی خیلی خوب هم تکرار بشه

مثل نون نداریم اب نداریم بمب اتم میخوایم چیکار؟

بخصوص برای جلب اقشار مختلفی که این روزها با فشارهای اقتصادی دست به گریبانند، یا نسبت به امریکاایجاد این سوال که اباما اباما یا با اونا یا با ما و انتقاد به سیاستی که احیانا بخواهد با کودتاچیا دست دوستی بده و اون حرف جدیمون که نه شرقی نه غربی دولت سبز ملی تاکید بر ملی بودن جنبش سبز و اینکه با هیچ قدرتی در دنیا تعارف نداره، روسیه اگر به کودتاچیا دست بده و جلوی مردم ما بایسته مرگ بر روسیه میگیم، چین این کارو بکنه مرگ بر چین میگیم، امریکا بکنه مرگ بر امریکا میگیم. همشون باید بدونن تو دنیا که ملت ایران حاکمیت ملی خودش رو با تکیه به رای خودش به دست میاره و اجازه هم نخواهد داد که هیچ کس بخواد در امورش دخالت بکنه. اما اگر کسی با کودتاچیا و دولت ضد ملی اجنبی ساخته کودتایی همکاری کنه تعارف نداریم علیهش شعار خواهیم داد.

تدارکات در خارج از کشور

نکته سومی که میخواستم بگم این هست که از خارج یک تعدادی سوال اومده بود، بچه های خارج کشور پرسیده بودن که ما در خارج کشور چیکار کنیم چهارشنبه چهارم نوامبر، به نظر من، من البته در خارج طبیعتا دخالتی نمیتونم بکنم، بچه ها هر کدومشون در هر شهری هر کشوری سازمان های خیلی خوبی دارن ولی به نظرم همبستگی با داخل بسیار مفیده فقط دو سه نکته به نظرم میرسه،

یکی اینکه اگر بتونبم در تظاهرات ضد استکبار داخلی و خارجی، تظاهرات 13 ابان، تظاهرات صلح برای دنیا، دموکراسی برای ایران، تم هایی که این تظاهرات داره هر ایرانی حتی یک نفر خارجی از اون کشور خودشو همراه خودش ببره یکجور همبستگی بین المللی هم میتونه ایجاد بکنه.

دوم اینکه بعضی ها انتقاد کردن که بعضی پلاکاردهایی که در خارج درست میشه مثلا زندانیان سیاسی را ازاد کنید یا رای منو پس بده، دوربین های تلویزیون وقتی که میگیرن اسم ایران توش نیست لذا تاکید کردن که هر پلاکاردی یک جاییش نوشته بشه که این برای ایرانه چون وقتی پخش میشه بیننده هایی که نا اشنا هستند بدانند. و به نظرم همبستگی در خارج از کشور با بچه های داخل همواره میتواند دلگرم کننده و پشتیبانی کننده از حرکت ملت ایران باشد.

نکته چهارمی که میخواستم بگم این هست که اقای کروبی ویدیوی کوتاهی در حدود پنج دقیقه روی اینترنت قرار داده، بسیار کار خوبیست و توضیح داده ایشون که در نمایشگاه چه گذشت و انگیزه شان چیه و چرا میخوان یه کاری بکنن اقای کروبی پا توی میدون نگذاره یا اقای موسوی و باز هم این دلاور جنبش سبز تاکید کرده که عقب نشینی نمیکنه و ازاین به بعد بیشتر هم به میدون خواهد اومد و جواب اقای بادامچیان رو داده که گفته بوده اقای کروبی و موسوی و خاتمی باید توبه بکنند و با قاطعیت گفته توبه رو باید کسانی بکنند که انحراف ایجاد کردن و رو در روی ملت ایستادند.

زندانی های سیاسی

نکته پنجمی که می خواستم بگم مساله زندانی های سیاسی ماست. زندانی های سیاسی به خصوص مصاحبه ای که خانوم اقای زیدابادی کرده، چهل و سه روزه بیخبر از اقای زیدابادی و وضعیت سایر زندانیان مثل اقای صفایی فراهانی، اقای نبوی، میردامادی، تاج زاده، امین زاده و ده ها زندانی دیگه ای که این روزها گاهی ادم اخباری را می شنود که حبس های سنگین میخواهند برایشون ببرند یا فشارهای متعددی که به اونها می اید. به نظر من یکی از جبهه های مهمی که همواره ما باید مفتوح نگهش داریم مثل اون جبهه مادران صلح، مادران داغدار که هر شنبه در پارک لاله تجمع دارن شبیه اون باید اکسیونی هم داشته باشیم برای زندانیانمون و نگذاریم که وضعیت زندانی ها فراموش بشه، چیزی که کودتاچیا دلشون میخواد. لذا چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران تاکید بر وضعیت زندانیان و خبرگیری ازاونها و ازاد کردنشون خواست به حقی که زندانیها باید ازاد بشن به نظر من باید دائما یکی از تم های ما باشه،

روز 13 ابان هم حتما باید جزو شعارهامون قرار بدیم و زندانی سیاسی ازاد باید گردد رو فراموش نکنیم.

کردان در نمایشگاه مطبوعات

اما نکته اخری که می خواستم بگم این هست که اقای کردان هم که رفته بوده نمایشگاه مطبوعات شعارهای جالب و شوخی های بامزه ای علیهش کرده بودند که مبدع اولین دکترای قلابی و جایزه سکه طلا بهش می دهیم و امثالهم.

اصل ماجرا به هر حال اون اصل کلی که هیچ کجا نباید برای کودتاچی ها امن باشه و بدانند که مردم هوشون میکنند و جایی در بین مردم ندارند و هر کجا که رهبران جنبش و فعالین جنبش سبز میروند باید مورد استقبال مردم باشند و بدانند که مردم ازشون پشتیبانی میکنند این اصل کلی رو در همه جا در هر تجمعی در هر نمایشگاهی ما بایدرعایت بکنیم به خصوص اینکه اونها دارن سعی میکنند کار متقابل بکنند ولی چون مردم را ندارند یک عده مزدور دارند که مثلا روز در روزنامه ایران مقاله مینویسند شب تو زندان بچه هارو شکنجه می کنند، همان ها را هم بر میدارند، می اورند، شعار می دهند مثل کارد اشپزخونه همه جا هستند، این مارو موفق تر میکنه برای اینکه مردم با ما هستند.

تا فردا شاد و پیروز ، موفق وسرافراز باشید ،
به امید پیروزی ایران و ایرانی

Monday, October 26, 2009

یکشنبه 3 آبان 2568

سلام، یکشنبه 3 ابان 88 و 25 اکتبر 2009 میلادی

6 موضوع صحبت خواهد شد :

جنبش سبز

موضوع اول ،بعضی افراد اظهار بی تابی می کنند که نکند حوصله مردم سر برود و شاید نتوانیم این کار (جبنبش سبز) را تمام کنیم یا حتی همین 13 آبان در خیابان بنشینیم و این حکومت را نابود کنیم یا اینکه حتی سپاه ممکن است به مردم بپیوندد واز بین برود و نتواند به سرکوب ادامه د هد ،همه اینها در واقع یک سوال است ،فراموش نکنید که چهار ماه بیشتر از عمر جنبش نمی گذرد درسته که که دو دهه انباشته شدن مطالبات بود و خیلی از عوامل در بعد فکری اجتماعی ،افتصادی و سیاسی جمع شده که امروز رسیده به تولد جنبش سبز ولی فاز نهایی که شروع شده تنها چهار ماه از عمرش می گذرد برای مثال در ایران انقلاب اسلامی بعد از دو یا سه دهه کار فکری و انباشته شدن خیلی از مسائل در درون اجتماع آن روز ایران از زمان شروع شدنش 14 ماه گذشت تا پیروز شد یا انقلاب مشروطه چه در مرحله اولش یک سال طول کشید تا صدور فرمان مشروطه و چه در مرحله استبداد صغیر که بیش از همه به وضعیت فعلی ما نزدیک است و به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه با پشتیبانی روس ها دو سال و اندی طول کشید ،بنابراین راهی که داریم می رویم و استقامتی که داریم می کنیم باید با حوصله و هوشیاری دنبال کنیم

راجع به سپاه هم قبلا صحبت شده و در واقع اهداف سه گانه :مشروعیت زدایی ،ایجاد اختلاف، فلج سازی که در مورد کل حکومت در حال انجام است در واقع تمرکزش روی سپاه است و سپاه را د ر هر سه بعد داریم حرکت می دهیم و تا اینجا هم از سپاه مشروعیت زدایی شده در برخوردی که با مردم دارد و ما باید بیش از پیش دست نامرئیش را به دست مرئی تبدیل کنیم و نشان بدهیم که غیر مشروع است .اختلاف در سپاه نه فقط در بعد اطلاعاتی به وزارت اطلاعات رسیده و نه فقط بسیج ریزش کرده و ناچار شده اند یک ارگان سرکوب گر رسمی اش بکنند بلکه کادرهای سپاه را هم شروع کره اند به بازنشسته کردن ،لذا این حرکت نیاز به کار دارد .

در بعد فلج سازی از بسیج شروع کردیم که موفق بودیم و این حرکت که بسیج را از دانشگاه ها و مراکز آموزشی بیرون کنیم ادامه فلج کردن و زدن حلقه بسیج است اما حلقه دیگر که کارمان را تازه با آن شروع کردیم بخش اقتصادی سپاه است یعنی همان دلیلی که به خاطرش آدم می کشند ،کودتا می کنند ، تحریم کالاهای سپاه و تحریم شرکت های سپاه (اعتصاب و فلج کردن آنها )بخشی است که با آن کار داریم.سبز یعنی استقامت تا بهار

جنبش سبز در اهواز

موضوع دوم :راجع به بچه های اهواز است که یکی از آنها نوشته بود ما حرکتمان شروع شده در سطح شهر فعالیت می کنیم در سطح دانشگاه آزاد،دولتی ،پیوستن به جنبش کارگری.و این نکته را یاداوری کرده بود که اهواز و کل خوزستان سرزمین نفت است حکومت در آنجا بسیار حساس است و می داند که جنبش سبز اگر به صنعت نفت برسد آنوقت است که طومار حکومت در هم پیچیده می شود به همین دلیل من هم بچه های اهواز را دعوت می کنم که قدر خودشان را بدانند و نهایت مراقبت را داشته باشند.

حضور آقای موسوی

نکته سوم- رفتن آقای مهندس موسوی به نمایشگاه مطبوعات بود و ترس حکومتی ها از حضور رهبران جنبش سبزدر میان مردم به حدی است که دیدیم طاقت حضور آقای کروبی را نداشتند و شروع به اوباش گری کردند ،در مورد آقای موسوی سعی کردند که اجازه ندهند ماشین ایشان هم وارد نمایشگاه شود برای اینکه از محبوبیت رهبران جنبش سبز می ترسند.

اعلامیه 13 آبان

نکته چهارم -یکی از دوستان گفته بود در مترو تهران اعلامیه 13 آبان پخش کردند و تاکیدشون هم این بود که با این کار ترس مردم می ریزد و این بسیار حرف درستی است .

صحبت آقای احمدی مقدم

نکته پنجم - صحبت های آقای احمدی مقدم فرمانده پلیس نیروی انتظامی است که گفتن هر کس بخواهد تظاهرات سیزده آبان کند باد اجازه بگیرد .صراحتا باید به آقای احمدی مقدم گفت که 30 سال حکومت جمهوری اسلامی در سیزده آبان مراسم داشته ،جنبش سبز اجازه نمیخواهد بلکه فقط در مراسمی که حکوت می خواهد بگذارد شرکت میکند.

تلفن

نکته ششم- دوستی گفته بودند که با یک کارت دو هزار تومانی به شماره های 114،16،12،..زنگ می زنم و مرگ بر دیکتاتور میگویم و یا اشغال نگهش می دارم که به نظر من این کار، کار خوبی است .

شاد و موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

Sunday, October 25, 2009

شنبه 2 آبان 2568

سلام،

شنبه 2 آبان 88، 24 اکتبر 2009 میلادی

امروز راجع به 6 موضوع صحبت می کنیم.

حضور آقای کروبی در نمایشگاه مطبوعات

موضوع اول رفتن آقای کروبی به نمایشگاه مطبوعات و اتفاقاتی است که آنجا رخ داد که حتما در عکس ها و فیلم ها دیده اید که چطور مردم از ایشان استقبال کردند و جمعیت زیادی که آنجا بود در حمایت از آقای کروبی شعار دادند. و حتما دیدید که چطور یک عده ی محدودی به ایشان حمله کردند، عمامه از سر ایشان انداخته و کفش به سمت آقای کروبی پرتاب کردند و تلاش کردند که ایشان را مورد ضرب و شتم قرار دهند. جالب اینجاست که ظاهرا خبرگزاری فارس عکاس مستقری در محل داشته که توانسته از زاویه یی خیلی خوب عکسبرداری کند و حتما از هم صحبت های وارونه ایی که خبرگزاری های فارس یا ایرنا در اینباره نوشته اند هم با خبر هستید.

اخباری که به دست من رسیده است نشان می دهد که بعد از برخوردی که دانشجویان با آقای صفار هرندی داشتند، که علیه وی شعار داده و یک نفر نیز به سمت او لنگه کفش پرتاب کرده بود، برای آقایان بسیار گران تمام شده است. در واقع سعی کرده بودند که یک کاری را طراحی کنند تا بلکه برخورد دانشجویان با صفار هرندی را جبران کنند. این به ما نشان می دهد که شخصیت های جنبش یا می بایست پیش از رفتن به میان جمعیت برنامه ی خود را مخفی نگه دارند تا طرف مقابل نتواند با تعدادی اندک ایجاد دردسر کند و یا اینکه بچه هایی که در محل حضور دارند می بایست بسیار جدی تر از اینها از شخصیت ها حفاظت و پشتیبانی کنند و اجازه ی بهره برداری به کودتاچیان را ندهند.

هدایت از سوی بیت رهبری

نکته ی دیگری که دریافت کردیم این بود که این قبیل امور وحوادث از سوی بیت رهبری هدایت می شود و این بار نیز دستور العملی ازبیت رهبری صادر شده بود مبنی بر اینکه ضربه ی حیثیتی که به کودتاچیان وارده شده است را به نحوی جبران کنند و همچنین تلاش کنند، با توجه به موضع گیری های آقای کروبی و مقاومتی که ایشان کرده اند، به حیثیت ایشان لطمه وارد کنند. به هر حال به نظر من باید بیشتر از اینها حواسمان جمع باشد، چرا که یک بخشی از مبارزه ی ما اکنون بر این روال شده است که شخصیت های کودتاچی را به هیچ جا اجازه ی ورود نداده و نمی گذاریم که در هیچ مکانی در امان باشند و در هر تجمع و رویداد قانونی همچون همین نمایشگاه مطبوعات حضور داشته و آنجا را سبز می کنیم. کودتاچیان برای اینکه از زیربار این فشار بیرون بیایند نیاز به بازسازی روانی داشته و برای این کار وانمود کنند که آنها هم در همه جا حضور دارند. چون کودتاچیان ادعا می کنند حامیان زیادی دارند و این مردم بودند که با آقای کروبی برخورد کردند، ما از آنها دعوت می کنیم که از این پس به دروغ متوسل نشده و اگر راست می گویند و طرفدارانی دارند در روز 13 آبان به طور صلح آمیز به خیابان بیایند و در این صورت جنبش سبز قول می دهد که نه تنها کاری با آنها نخواهد داشت بلکه از آن چهارنفر و نصفی هوادار آنها نیز محافظت خواهد کرد. دعوت می کنیم که در این روز به خیابان ها بیایند تا هم ما، ملت ایران، و هم دنیا ببیند که هواداران آقای خامنه ای و احمدی نژاد و کودتاچیان واقعا چند نفر هستند.

تشویق هنرمندان سینما

نکته ی دوم صحبت های امروز این است که خانم معتمدآریا، آقای پناهی و آقای تهماسب که گذرنامه هایشان توسل کودتاچیان توقیف شده است در بیانه ای اعلام کردند که ما بدون آن گذرنامه ها هم ایرانی هستیم. همچنین آقای بهرام بیضایی و چند از هنرمندان از شرکت در جشنواره ی فجر انصراف داده اند. بر اساس اصل کلی که هر کدام از شخصیت های کشور از قبیل هنرمندن، ورزشکاران، نویسندگان، متفکرین و روحانیون بزرگ که به جنبش سبز بپیوندند باید مورد تشویق ملت قرار بگیرند، این بار نیز باردیگر باید نشان بدهیم که ما قدرکسانی هستیم که به دریای خروشان ملت پیوسته اند و با این شخصیت ها در هر کجا که روبرو شدیم، از کوچه و خیابان گرفته تا همایش های مختلف، تکریم و تجلیل خود را از آنان نشان دهیم. همانگونه نیز باید دست از سرزنش شخصیت هایی که با کودتاچیان همکاری می کنند بر نداریم و به آنها نشان دهیم که تا زمانی که توبه نکرده، از ملت عذرخواهی نکرده و به قاتلان و متجاوزان و کودتاچیان پشت نکنند در میان ملت جایی نخواهند داشت.

دانشگاه آزاد استان یزد

نکته ی سوم این است که از یکی از شهرهای استان یزد، بچه های دانشگاه آزاد، تجربه ی خیلی خوبی را مطرح کرده اند. اینان گفته اند که روز اول ظاهرا هیچ کس در دانشگاه ما پشتیبان جنبش سبز نبود و نمی دانستیم که از کجا باید کار خود را آغاز کنیم اما یکی دو نفری که بودند شروع کردیم به شعار نویسی روی دیوار تا رفته رفته دیدیم که تعداد شعار نویس ها افزایش پیدا کرد و کم کم دوستان بیشتری پیدا کرده و حالا شبکه بندی خودمان را تشکیل داده و برای آکسیون های بعدی آماده می شویم.

دانشگاه ازاد تاکستان

همینطور هم از دانشگاه آزاد تاکستان ایمیلی برای من فرستاده اند و گفته اند که ما کارمان را شروع کرده و در سطح دانشگاه اعلامیه پخش کرده ایم که برای 13 آبان ساعت 10 صبح روبروی دانشکده ی علوم انسانی تجمع خواهیم کرد. همین جا می گویم که دانشجویان حتما این آمادگی را داشته باشند که اگر آن محل در اشغال نظامیان و کودتاچی ها بود هسته ای تظاهرات خود را در جای دیگری شکل بدهند یا اینکه به شرطی که خطر نداشته باشد آنها در محل رها کرده و تظاهرات را به شهر بکشانند. به هر حال این آمادگی را داشته باشند که تغییر مکان و تاکتیک بدهند.

تجربه دانشجویان امیرکبیر

تجربه ای که بچه ها از یزد فرستادند من را به یاد یکی از فعالان دانشگاه امیرکبیر می اندازد که برای من نقل می کرد که در اواخر دهه ی 60 وقتی وارد دانشگاه شد جو مخالفت با حکومت اصلا وجود نداشت و این فعال می گوید "چند بریده ی روزنامه را انتخاب کرده و در روی تابلوی اعلانات دانشکده قرار می دادم و دورتر می ایستادم و نگاه می کردم که چه کسی توجهش به این بریده ی روزنامه جلب شده و آنها را می خواند و به این ترتیب همفکران خود را پیدا کرده و شروع کردم به ارتباط گرفتن و هسته ایی را درست کردیم که بعد از مدتی توانستیم انجمن اسلامی دانشگاه را در دست گرفته و بعد از مدتی دانشگاه امیرکبیر تبدیل به یکی از قویترین دانشگاه ها در برخورد با جنایت های حکومت شد و هنوز هم هست." امروز این کار را با چند شعار ساده ی جنبش سبز، V جنبش سبز و یا زدن یک اعلامیه به تابلوی دانشگاه می توانید شروع کنید و در هر دانشگاهی می توانید همفکران خود را پیدا کرده و آن بحث هایی که راجع به شبکه سازی کردیم را شروع کنید.

مسئله هسته ای

نکته ی چهارم، راجع به موضوع هسته ای است که همانگونه که دیروز صحبت کردیم به دلیل ترسی که حکومت از داخل کشور و همچنین به خاطر اختلافاتی که در داخل حکومت هست و با وجود اینکه کودتاچی ها با نظر شخص آقای خامنه ای متمایل بودند که در جبهه ی خارجی مشکل خود را حل کنند تا بلکه بتوانند در داخل به رتق و فتق امور بپردازند اما در آخرین لحظه از امضای قراردادی که از دو هفته قبل آقای جلیلی قولش را داده بود سرباز زدند و دست و پای غرب و روسیه که با آقایان توافق کرده بودند درپوست گردو ماند. ایران پاسخ خود را به بعد موکول کرده است و به نظر می رسد که تشتت داخل حکومت تاثیر خود را گذارده و از اینکه بتوانند تصمیمی بگیرند ناتوان شدند.

دخالت بیت رهبری در کار دادستان جدید

نکته ی پنجم این است که دادستان تهران که به جای آقای مرتضوی آمده است در جایی به شخصی مطرح کرده است که "من روزی که آمدم فکر می کردم که بیش از همه از سوی سپاه تحت فشار خواهم بود اما بعد از مدتی دیدم که بیش از همه از طرف بیت رهبری به من برای انجام کارها دستور داده و فشار می آورند." به نظر من این موضوع نشان می دهد که چگونه سپاهیان کودتاچی تحت فرمان رهبری کار می کنند و یا این که بر عکس تا چه اندازه آقای خامنه ایی محتاج خواست نظامیان کودتاچی است و قوه ی قضاییه نیز تا چه میزان غیرمستقل و وابسته ی به آنهاست.

سیزده آبان

نکته ی آخر این است که راجع به 13 آبان و حرکتی که ما داریم مشاهده می کنیم که برخی بی حوصله شده اند و مطرح می کنند که ما باید در این روز کار را تمام کنیم. من به این عده می گویم که حوصله به خرج دهند چرا که جنبش ما در این چهارماه که از عمرش می گذرد تازه شکل گرفته و به حرکت درآمده است و برای رشد تشکیلاتی، جغرافیایی و موضوعی نیاز به زمان دارد.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرفراز باشید.

به امید پیروزی ایران و ایرانی V

Saturday, October 24, 2009

جمعه یکم آبان 1388

سلام جمعه اول آبان 88،23 اکتبر 2009 میلادی

شش موضوع رو راجع بهش صحبت میکنیم

کارگران لوله سازی

موضوع اول اینکه یکی از بچه ها از اهواز نوشته بود که برای سومین روز پیاپی همراه کارگران لوله سازی در مرکز شهربودند تجمع بوده جمعیت هم زیادبوده و بسیار هم موفق این حرکت .من تنها خواهشی که داشتم این که حتما عکس و فیلم رو فراموش نکنید و روی اینترنت بگذارید بفرستید،بگذارید هم خبر فعالیتی که شما میکنید به این ترتیب منتقل بشه هم تجربه کاری که دارید به دیگران منتقل بشه.جای مناسبی رو در اطراف اون مرکزشهر در نظر بگیرید که بشه عکس و فیلم خوب تهیه کرد و ارسال بکنید، به این ترتیب به بقیه بچه های فعال درجاهای دیگه هم منتقل خواهد شد ضمن اینکه خبر فعالیتتون هم منتقل میشه.

اختلاف وزارت اطلاعات و سپاه

نکته دومی که میخواستم بگم این است که با مسئله آقای شهرام امیری،سردار سپاه که در عربستان سعودی به اسم زیارت رفته واز اونجا پناهنده شده به سرویسهای غربی وماجرای قم ،اون مرکزاتمی قم به این ترتیب مطرح شد و به جنجال بین المللی تبدیل شد، تبدیل شده به یکی از سوژه های اختلاف بین سپاه که دست روی وزارت اطلاعات انداخته و وزارت اطلاعات، وجالب هستش این کشمکش که چندین سال بوده در جریان بوده، در حال حاضر باعث شده که سپاه با تشکیل سازمان امنیت زیر نظر آقای طائب یعنی همون آدم بد نام کودتا، همونی که در واقع با روسها هم ارتباط داره و اون تکنولوژی های روسی رو در واقع در کودتای خودشون وارد کردن ،کودتای علیه ما ، این سازمان امنیت که داره شکل میگیره دست روی وزارت اطلاعات انداخته و برعکس از اون طرف حتی تا فیلم بازجویی های بچه هایی که سالهای قبل دستگیر میکردن ،در درون زندان دوربین بوده تو اتاقهای بازجویی این روزها اومده بیرون واطلاعات و اسناد خیلی خوبی از درون سیستم داره بیرون میاد .

نکته ای که فقط میخواستم بگم و جالب بود به قراری که شنیده شده،این است که تصمیم این آقایون سپاهی ،این بخشی از سپاه که سردارهای رانت خور وابسته به اجنبی و سرکوبگراونجاهستن،آدمکشها جمع شدن، این هست که مدل این سازمان امنیت زیر نظر فرمانده سپاه و در واقع شخص آقای خامنه ای رو میخوان از مدلهای اون NKVDو CHEKAکه زمان استالین درست شده بود ،تبعیت بکنن و اون روشهای به اصطلاح سرکوبگرانه رو در سال 2009 میلادی و عصر ماهواره و اینترنت در پیش بگیرن که انصافا باید گفت در کمال نادانی این برنامه ریزی ها داره انجام میگیرد.

حمله به مراسم دعای کمیل

نکته سومی که میخواستم بگم حمله شب گذشته به دعای کمیل، مراسم دعای کمیل در منزل شهاب الدین طباطبایی بوده،جالب که کودتا چی ها درواقع حتی همسران آقای رمضان زاده،مرتضی الویری و دیگران را دستگیر کردن و تصورشون بر این هست که با حمله به بچه های فعال یا حتی خانواده های اونها،بچه هایی که درزندان هستن میتونن جو رعب و وحشتی ایجاد کنن، در این بخش از فعالین جنبش که بلکه فعالیت اونها رو بخوابونن و به این ترتیب بلکه بتونن کل جنبش رو ضربه بزنن و بخوابونن. ودر این راه این بد نامی رو هم برای خودشون خریدن که حتی دعای کمیل هم براشون حرمتی ندارد و کاملا دارن روز به روز به همه ملت نشون میدن که چیزی که براشون مطرح نیست بر خلاف ادعاها یی که میکنن، نه دین،نه ایمان، نه خداست،نه پیغمبر و این بدنامی ها رو دارن برای خودشون میخرن ریزش رو در درون خودشون دارن ،اما اشتباه بزرگشون اونجاست که فکر میکنن جنبش سبز وابسته است ، فرض کنید به خا نواده هاویا فرزندان و فعالین کسانی که دستگیر کردن و در زندانن ،این نکته ساده رو هنوز کودتاچی ها نفهمیدن که جنبش به شکل شبکه ای ، با شبکه های سه تا هفت نفره و بزرگتر به تدریج مثل کندوی عسل در واقع شبکه خودش رودر سطح جامعه باز کرده و مثل یک کارخانه بزرگ داره کادر سازی میکنه، و غیر متمرکز حرکت کرده لذا با این جور حمله ها ، دستگیری این و آن ،گفت عرض خود می بری و زحمت ما می داری.فقط آبروی خودشون رو میبرن و زحمتی هم برای پاره ای از فعالین ایجاد میکنن.اما حرکت جنبش نه فقط کند نمیشه سرکوب نمیشه بلکه در پاره ای موارد شدت و وسعت بیشتری هم پیدا میکند.

مسئله اتمی

نکته چهارمی که می خواستم بگم داستان اتمی که ایران دنبال می کرده به دلیل اختلافاتی که در درون حکومت هست به اشکالات عجیب و غریبی خورده ،یعنی بخشی از دولت و بخشی از سپاه آماده بودند به هر سازشی تن بدن و در واقع تمام امکاناتی رو که در شش ،هفت سال گذشته فراهم کرده بودن واگذار کنن،اما درآخرین لحظه بخش دیگه ای از سپاه دبه در آورده و زیربار نرفته،بخشهای دیگری از حکومتگرا از خود جناح اصولگراها مثل آقای با هنر و پاره ای از وکلا در مجلس ،حتی در بیت رهبری، از قراری که خبرش اومده بیرون ودر نتیجه حسب معمول کشمکش های درون حکومت و اختلافاتی که در درونشون تشدید شده،منجر به یک آبروریزی دیگر در دنیا شده.به همین دلیل الان بین کشورهای مذاکره کننده هم اختلاف بزرگی بروز کرده و در واقع فشار زیادی ایجاد شده که با این هیاتهای مذاکره کننده که از ایران میان نمیشه مذاکره کرد و رو هیچ حرف اینها نمی شه حساب کرد.این داستان اتمی به نظر ما برای ما و جنبش سبز یک پیام آشکار دیگه ای هم داره و اون این هست که اینهایی که این طور ژست میگیرن و این طورخط و نشون برای مردم میکشن در درون خودشون چه قدر متشتت ،ضربه پذیرهستن و چه قدر بهتر دیده میشه که آقای خامنه ای توان راه بردن سیستم پشت سر خودش رونداره و چه جوری در واقع ،موضوع به این مهمی،تصمیماتی رو که قبلا گرفتن دیگران زیرش میزنن و آشفتگی در سیستم دیده میشود.

شایعه فوت آقای خامنه ای

اما از همین جا نکته پنجم روعرض بکنم،و اون اینکه آقای خامنه ای که شایع بود فوت کرده و این حرفهایی که حالا هر چندوقت یکدفعه مطرح میشه،این مشکلی که دیکتاتورها هر چند وقت یکدفعه،چون یک ملت ازشون متنفرن،شایعه میفته که مردن و باید بیان هی خودشون نشون بدن و جالب وقتی هم که واقعا میمیرن هیچ کس باور نمیکنه، دوباره باید جنازه شون رو نشون بدن تا مردم باور بکنن،این خبری که پخش شد در این یکی دو هفته گذشته،ریشه اش مشکلی بود که ایشون داره،مشکل ایشون که شاید بیست سال بیشتر این مشکل داره،بیماری افسردگی است که این روزها خیلی تشدید شده و اخباری که اومده بیرون این است که تیم پزشکی ایشون دغدغه اولی و فوریش این هست که آقای خامنه ای خوابش نمی بره و نمیتونه بخوابه و به همین دلیل تجویز کرده بودن که حتما و حتما ایشون یک هفته از تهران بره بیرون،تمام ملاقاتها و ارتباطاتش رو قطع کندهیچ خبری هم بهش ندن،بلکه آرامش پیدا کنه و بتونن کنترل کنن مریضیش رو وایشان را بخوابانند.

جالب که به قول یکی از دوستان، میگفتش که کابوس بزرگ آقای خامنه ای این است که چشم باز کند وببیند که چند میلیون آدم دوباره تو خیابون هستن و با او و سیستمش مخالفت میکنن و به قول یکی از دوستان دیگه میگفتش که 13 آبان یک بار دیگه وقتی که مردم بیان تو خیابون،آقای خامنه ای رو میفرستنش آمل یا رامسر.یکی از این دو جا ظاهرا تو این یک هفته ایشون برده بودن ،مردم یک بار دیگه دیکتاتور رو میفرستنش تو کوه و کمر و بیرونش میکنن.

شعارهای جنبش

اما نکته آخری که میخواستم بگم این هست که آقای مهندس موسوی مطرح کردن که شعارهای 13 آبان متناسب با توان جنبش باشه که همه بچه ها این تلاش رو دارن میکنن. و در حکومتی ها هم یک جلسه مفصل داشتن که اگر مردم تصمیم گرفتن تو خیابون بمونن چی کار بکنن؟ اما به نتیجه نرسیدن برای اینکه میدانند که مردم ممکن است در خیابان بمانند وقتی که در درون سپاه اختلاف شدت بگیره که اخبار خوبی هم از این میرسه.روزهای بعد راجع به این بازهم بیشتر صحبت میکنیم.

تا فردا شاد و پیروز ، موفق وسرافراز باشید ،

به امید پیروزی ایران و ایرانی.

پنجشنبه 30 مهر 1388

سلام

پنجشنبه 30 مهر ماه 88، 22 اکتبر 2009 میلادی

امروز راجع به 5 موضوع صحبت می کنیم.

جنبش کارگری


موضوع اول:
در جریان اعتراضات بچه های لوله سازی اهواز و تجمعشان در میدان شهدای این شهر، همبستگی ای که جنبش سبز با آن ها اعلام کرد و شعارهایی که از جنبش سبز وارد شعار های کارگرها شد، بسیار بسیار خوب بود. از قبیل؛ "دولت کودتا استعفا، استعفا"، "یا حسین میر حسین" و سایر شعارهایی که بچه های جنبش سبز در همبستگی با جنبش کارگری ابراز کردند.
من باید باز هم یادآوری کنم که کارخانجات و کارگران در سراسر کشور، با مشکلات فراوان دست به گریبان هستند. چون خیلی از بچه ها از شهر های کوچک از من می پرسند که ما باید در ایران چه کار کنیم، یکی از بهترین کارها اینست که شعارهای جنبش سبز و اهداف جنبش سبز و اینکه جنبش سبز در مقابله با دولت کودتای اجنبی ساخته، یگانه گزینه ای است که می تواند مشکلات کشور را حل کند باید با کارگر ها در میان گذاشت. لذا بخصوص با کارخانجاتی که با مشکلات مواجهند، چندین ماه حقوق نداده اند و اعتراضات کارگری در جریان است یا در آستانه اعتراضات کارگری هستند، این یکی از بهترین کارهایی است که شعار های جنبش را ولو به شکل یک شعار نویسی ساده روی در و دیوار آنجا و با همان بحث هایی که قبلا کردیم، شبکه سازی در میان کارگر ها و در میان گذاشتن مسائل با آن ها، باید اهداف جنبش سبز را به کارخانجات رساند. لذا این را در پاسخ چندین سوال عرض می کنم که غیر از شعار نویسی بر دیوار، مطالعه و دیگر کارهایی که صحبت شده، یکی از اولویت های اصلی اینست که جنبش سبز بتواند به جنبش کارگری نزدیک شود.

دانشجویان دانشگاه آزاد

موضوع دوم: بچه های دانشگاه آزاد تهران مرکز را به کمیته انضباطی صدا کردند و بهشان اعلام کردند که از هفته دیگر می خواهند به آن ها ابلاغ کنند که سه ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات بدهند.

و البته این بچه ها اعلام کرده اند که مقاومت می کنند، ایستاده اند و مشکلی هم ندارند. منتها من باز هم اعلام می کنم (در خواستی که بچه های دانشگاه آزاد هم کرده اند) بهترین اعتراض به سرکوب جنبش دانشجویی توسط کودتاچیان، همبستگی خود جنبش دانشجویی است. قوی ترین سلاح برای مقابله با جو رعب و وحشتی که کودتاچیان می خواهند در دانشگاه ها ایجاد بکنند، همبستگی خود جنبش دانشجویی است. بنابراین اعتراضی که بچه های دانشگاه آزاد کرج به برخورد با بچه های تهران کردند، اگر به تمام دانشگاه ها سرایت کند، ( دانشگاه های دولتی و دانشگاه های آزاد) این قوی ترین حربه ای است که در دست جنبش دانشجویی است. بنابراین یک اعتصاب غذای ساده در سلف سرویس، شعار نویسی ساده به در و دیوار دانشکده که "دست بسیج از دانشگاه کوتاه" و "محروم کردن دانشجویان محکوم است" تا شعار دادن در تجمع ها در جاهایی که امکان هست و سایر روش هایی که خود دانشجوها در هر دانشگاهی بهتر می دانند. بنابراین همبستگی جنبش دانشجویی و گذاشتن آکسیون در دانشگاه ها به حمایت از دانشگاه های دیگر، قوی ترین کاریست که می تواند انجام بشود.

صحبت آقای کروبی


موضوع سوم: آقای کروبی در ملاقاتی که با کانون مدافعان حقوق بشر و شورای ملی صلح داشته، بحث های خیلی خوبی کرده که حتما خبرش را دیده اید و اگر هم ندیده اید دعوت می کنم نگاه کنید. این دلاور جنبش سبز مجددا تاکید کرده که ما ایستاده ایم و برای گرفتن حق مردم مقاومت می کنیم و خودمان را برای همه چیز آماده کرده ایم.

تماس تلفنی


موضوع چهارم: یکی از دوستان برای من ایمیلی داده که من به همراه جمعی از دوستانم شروع کرده ایم از تلفن های عمومی متعدد، روزانه شاید به چند صد منزل تلفن می زنیم و صحبت می کنیم و از آن ها دعوت می کنیم که در راهپیمایی 13 آبان شرکت کنند. بسیار کار خوبیست. این کار در پاسخ بچه هایی که در شهر های کوچک می پرسند چه کار می شود کرد، می توانید از همین وسیله استفاده کنید و دوستان و خانواده و دیگران را مطلع کنید که در تظاهرات 13 آبان شرکت کنند. در ضمن وقتی شما به منزلی از طریق تلفن تماس می گیرید می توانید بخواهید که آنها هم از دیگران برای شرکت در تظاهرات 13 آبان دعوت کنند. گزارش های متعددی دوستان برایم فرستاده اند که اطلاعیه های مختلفی را تکثیر کرده اند و آن ها را پخش می کنند و برای دعوت از مردم برای راهپیمایی روز 13 آبان در خانه ها می اندازند. اطلاع رسانی یکی از راه هایی است که ما را برای مجهز شدن برای روز 13 آبان کمک می کند.

نکات مربوط به 13 آبان

موضوع پنجم: راجع به 13 آبان می خواهم نکات ساده ای را یادآوری کنم، که شبیه آن را در روز قدس هم مطرح کردیم که این نکات از این قرارند؛
1. شناختن مسیر راهپیمایی: در همه کشورهمان ساعت و همان مسیری که خود حکومت اعلام می کند، انتخاب می کنیم و در همان مسیر ها راه می رویم. ما برای حفظ خودمان جای دیگری نمی رویم.
شاید بشود گفت این روش در ایران اختراع شده و مطمئنا بعدا در کتاب های مبارزات بی خشونت آموزش داده خواهد شد که ایرانی ها چگونه از پتانسیل های خود حکومت استفاده کردند و هم خودشان را حفظ کردند و هم اینکه به این روش شعار های خودشان را داخل محتوای حکومت ریختند.

2. استقرار در محل های مناسب مسیر برای گرفتن فیلم و عکس: گرفتن فیلم و عکس و پخش شعار احتمالا از روی بلندی و سایر موارد بخشی از آکسیون است و ابزار نیرومندی است که حرکت خودمان را به سراسر دنیا می بریم. باید مسیر ها را شناسایی کنیم و از قبل جاهای مناسبی را در نظر بگیریم که بتوانیم از آن جا فیلم و عکس درست بگیریم.

3. جدا نشدن از یکدیگر، زن و مرد، پیر و جوان: در مسیر راهپیمایی هرچه صفوف فشرده تر، به سبک بچه های کره جنوبی، دست ها را محکم تر به هم دادن، در کنار هم بودن زن و مرد و پیر و جوان که کمک می کند صف ما از حکومتی ها جدا بشود، جوان ها بخصوص مسن تر ها را دعوت کنند که بیایند. این نمایش شکوهمندی است که می تواند بیش از پیش موثر باشد بخصوص اینکه حکومت امکان برخورد را هم از دست داده؛ همان طور که روز قدس و بعد از آن هم دیدیم. بنابراین صفوف فشرده و عظیم ما، ضامن حرکت عظیم و بزرگ ماست.

4. آوردن اتومبیل و حضور در خیابان ها: بخصوص اینکه اگر مقر های سپاه را که نیروهای سرکوب گر از آنجا می آیند؛ قرارگاه ثارالله تا سایر مقر ها را، شناسایی کنیم و در مسیر حرکت آن ها با اتومبیل خودمان راهبندان ایجاد کنیم، جابجایی کودتاچی ها را دشوار می کنیم و در واقع سواره نظام ما اتومبیل هایی هستند که به خیابان می آیند و می توانند بچه های پیاده را حمایت کنند. به این روش با ایجاد ترافیک جابجایی کودتاچی ها را سخت می کنیم.

5. سرساعت آمدن: ساعتی که اعلام می شود را باید در نظر بگیریم و سر آن ساعت برویم.

6. ندادن دستگیری: به هیچ عنوان نباید بگذاریم کسی از ما را دستگیر کنند.

7. همراه داشتن پاره ای علامت ها به خصوص عکس شهدا و علامت های سبز جنبش: که نتوانند از جمعیتی که ما داریم، سوء استفاده کنند.

راجع به این دستورالعمل های ساده و مسائلی که حول و حوش حرکت بزرگ 13 آبان باید با همدیگر مرور کنیم، در روزهای بعد هم صحبت خواهم کرد.

تا فردا، شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

سه شنبه 28 مهر 1388

سلام،سه شنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۸، 20 اکتبر 2009 میلادی

6 موضوع رو راجع بهش صحبت می کنیم:

کودتا چی ها در بین مردم جایی ندارند

موضوع اول صحبت اقای صفار هرندی وزیرقبلی فرهنگ و ارشاد اسلامی در دانشگاه تهران است که طبق روالی که بچه ها دارن کسانی که کودتاچی هستن یا پشتیبان کودتاچی ها هستن و با جنایتکاران همدستی می کنن نمیگذارن که بدون اعتراض بیان اونجاها حرف بزنن و شعارهای جنبش رو دادن بچه ها و حسابی از خجالت اقای صفار هرندی در دانشگاه تهران در اومدن.

این اون روالی است که کودتا چی ها باید بدانند که در میان مردم به خصوص در دانشگاه ها و محیط های اموزشی هیچ جایی ندارند. فقط یک نکته رو هم بگم چون الان این حرف رو مدتی است که من میبینم که معلومه یک جایی روش فکر کردن چون اقای جواد لاریجانی هم گفته بود،

این حرف عجیب و قریب که بله کودتا رو اقای موسوی کرده بود که با سیزده میلیون رای مدعی بیست و چهار میلیون رای اقای احمدی نژاد شده، انگار نه انگار که تقلب کردند و معلوم نیست که اگر واقعا اقایون رای اکثریت داشتن چرا باید همون شب حمله کنند به ستلدهای کاندیداهای مردم و دستگیر بکنن و هنوز هم فعالین کاندیداهای مردم توی زندانن و چه لزومی به این بگیر و ببند هست.

این نکته رو هم باید اضافه کرد که بارها و بارها ادم های مختلف به زبون های مختلف، شاید یکیش هم اقای علیرضا بهشتی مشاور مهندس موسوی به اقای احمد خاتمی هفته گذشته نوشت و به زبون های مختلف گفته شده که اگر واقعا رای دارید،

اگر واقعا دروغ به این گندگی میگید یک روز بیاید توی خیابون ما شما رو ببینیم، یک روز قول میدیم همه مردم، همه سبزها، همه مردمی که سبز سبز هستن میرن خونشون میشینن شماها بیاین تو خیابون تا معلوم بشه که چند نفر هستین و بشه شما رو در واقع شمارش کرد، همونطوری که در روزهای مختلف مردم اومدن توی خیابون، پشتیبانان جنبش سبز اومدن توی خیابون و دیدید که میلیونها میلیون نفرن، حتی در مناسبتهایی مثل روز قدس و نماز جمعه دعوت کردیم که بیاید، ما هم میایم قول میدیم که کاریتون نداشته باشیم و بشمریم که ببینیم چند نفرین انچنان که سیزده ابان هم به همین روال در پیشه،

لذا این رو گفتم برای اینکه معلوم بشه نشستن فکر کردن برای اینکه این لغت کودتا رو از پیشونی خودشون بلکه پاک کنن این تهمت رو درست کردن و این حرف رو میزنن که نه خیر ما کودتاچی نیستیم شما کودتاچی هستین، سیزده میلیون رای، بیست و چهار میلیون رای، باز هم پاسخش این هست که هر جایی صلح امیز، بیرون شهر حتی، مردم رو نزنید نکشید بگذارید که ببینیم مردم چند میلیونن، شما هم بیاین داخل شهرها هر جایی که دوست دارید بایستید که معلوم بشه که چند ده هزار نفر بیشتر نیستید.

صحبت ویدیویی آقای موسوی

اما نکته دومی که میخواستم بگم ویدیوی اقای مهندس موسوی که حرفهایی زدن حتما دیدید که من روی یک نکتش میخواستم تاکید بکنم و اون این است که ضمن اینکه اقای مهندس موسوی به روشنی مطرح کردن که همه در این جنبش سبز هستند ، هر کسی باید به اندازه توان خودش به سهم خودش کمک بکنه و یک رنگین کمانی از گرایش های مختلف، عقاید مختلف سبز شدن و در کنار همدیگه دارن فعالیت میکنن و خیلی خوب میشه توصیف کرد حرکت مردم رو که توصیه میکنم اگر کسی ندیده حتما ببینه، روی سایت های مختلف و وبلاگهای مختلف هستش الان این ویدیو اما غیر از این نکته

صحبت آقای موسوی از حق مردم

نکته جالبی که ایشون روش دست کذاشته این هست که به امثال اقای عسگر اولادی، مهدوی کنی یا رفسنجانی و خیلی کسا که میخوان مشکل رو حل بکنن به لحاظ سیاسی حرف درستی زدن گفتن که قدم اول این هست که بپذیرید مردمی که میلیونها میلیون میان توی خیابون بهشون نگید دشمن نگید اراذل نگید اوباش نگید اشوبگر و حق مردم رو به رسمیت بشناسید وبه زبان دیگه در واقع حق این مردم رو به رسمیت شناختن یعنی به رسمیت شناختن رای مردم که بارها و بارها همه مطرح کردند که با حضور دولت کودتایی اجنبی ساخته چیزی حل نمیشه و حق این مردم باید پس داده بشه و به رسمیت شناخته بشه.

جنبش سبز بارها اعلام کرده که حاضره ده بار هم اگر قبول ندارین صد بار هم اگر بخوان صندوق رای بگذارن البته دیگه زیر نظر سازمان های بی طرف و مستقل مردم دوباره رای بدن تا معلوم بشه که حق اکثریت مردم پایمال شده.

در حاشیه صحبت اقای موسوی یه کسی هم نکته درستی رو مطرح کرده بود. گفته بود در صحبت اقای موسوی بشمارید ببینید که ایشون چند بار کلمه مردم رو به کار برده به عنوان یک رهبر سیاسی که از مردمه برای مردمه منتخب مردمه و در صحبت های اقای خامنه ای بشمارید ببینید که چند بار ایشون کلمه دشمن رو به کار میبره به عنوان کسی که دنیا رو دشمن میبینه و در درجه اول الان ملت ایران رو دشمن میبینه.

ساواک سپاه

نکته سومی که میخواستم بگم این است که اونچه که مدتی مطرح بود بالاخره اقای جعفری فرمانده سپاه بطور رسمی اعلام کرد که از اقای خامنه ای امضا شو گرفتن و ایشون هم تایید کرده که یک سازمان اطلاعات سپاه درست بشه، مبارکه! در واقع بعد از سالها که میخواستن یک سازمان امنیت زیر نظر شخص اقای خامنه ای درست بشه و از حالت وزارت خونه بودن و اون نظارت نصفه نیمه مجلس شونه خالی بکنن بالاخره این کار رو کردند و فتح وزارت اطلاعات که سپاه رفته سراغش که اونجارو فتح کنه و بگیره دست خودش با تشکیل یک سازمان اطلاعات و امنیت سپاه، یک ساواک سپاه زیر نظر شخص رهبری در واقع رسمیت پیدا کرده.

آمدن سپاه جلوی پرده

همینطور هم هست بحث اینکه بخش های استانی سپاه مسئول برخورد نظامی باشند و بسیج کار فرهنگی بکنه و این چسبیدنش به سپاه و از اون حالت داوطلبی در اومدن در واقع رسمیت پیدا کرد و کاملا هم این نشون میده که سیستم قبلی که یه مشت لباس شخصی درست کنن، سپاه اون پشت دست نا مرئی باشه و مردم رو بزنن و بسیج رو داوطلبی یک عده رو بیارن و به مردم غالب بکنن دیگه دورش تموم شده و این سیستم دیگه براشون کار نمیکنه بنابر این روشن و مشخص سپاه از پشت پرده اومده جلوی پرده، اومده جلو و روشن است که حالا سازمان نظامی است که به مقابله با مردم برخاسته. به هر حال این تغیراتی که صحبت بود به دلیل حرکت چهار ماهه جنبش سبز در واقع با اعلامی که اقای جعفری کرد دیروز رسمیت پیدا کرد و از جهت جنبش به نظر من نکته مثبتی است برای اینکه رو در رو است کاملا با سپاه.

همکاری با جنبش سبز

اما نکته چهارمی که میخواستم بگم سوالی بود که دانش اموز دختری از استان فارس پرسیده، شبیهش رو هم قبلا جواب دادیم که من در دبیرستانمون تنها هستم، جو خفقان بالاست، چه جوری میتونم کار بکنم؟ پاسخ این هست که قبلا هم صحبت کردیم که همفکری رو باید پیدا بکنه ایشون، یه نفر دو نفر یا سه نفر، وقتی که یک گروه کوچکی شدن با ساده ترین کارها مثل شعار نویسی میتونن شروع بکنن و مطاله منابعی که تا الان معرفی شده تا به تدریج به کارهای دیگه جنبش هم برسن.

اوباما اوباما یا با اونا یا با ما

نه شرقی نه غربی دولت سبز ملی

نکته پنجمی که میخواستم بگم این بود که در مورد روز سیزده ابان این تقریبا قطعی شده که دنیا دیگه حالا منتظره که حرف سیاست خارجی جنبش سبز رو بشنوه. من دیدم که از بین شعارها این شعار نسبت به امریکا بسیار شعار خوبی است که اوباما اوباما یا با اونا یا با ما، این یک دو راهی خوبی است که پیش پای سیاست خارجی امریکا مردم قرار میدن یا نه شرقی نه غربی دولت سبز ملی که حاکمیت ملی ما رو نشون میده و مبارزه با استکبار داخلی مقدمه، این مجموعه به نظر من روز سیزده ابان رو به جایی داره میبره که یک تصویر مهمی رو به دنیا نشون خواهد داد.

عرضم رو تموم بکنم با این

بوی سبز ترین فصل سال می آید

نکته ششم، جمله بسیار زیبایی بود که روی یک نیمکت در پارک طالقانی نوشته شده بود که به لحظه لحظه این روزهای سرخ قسم که بوی سبزترین فصل سال می اید.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی

Sunday, October 18, 2009

شنبه 25 مهر 88

سلام،

شنبه 25 مهرماه 88، 17 اکتبر 2009 میلادی

چهار موضوع رو راجع بهش صحبت می کنیم، دو تا موضوعش البته اونهایی است که از دیروز باقی موندش و کمی هم از بحث بسیج که صحبت کردیم انتهاش مونده که عرض می کنم.

بسیج

بحث مشکل بسیج که در واقع ریزش کرده و ناچار شدن که تبدیلش کنن به یک سازمان حرفه ای زیرنظر نیروی زمینی سپاه و حرف هایی که آقای عراقی فرمانده ی سپاه تهران زده مبنی بر این که باید بسیج رو بازسازی کرد، شایعاتی هست که در هفته ی 13 آبان که روز جمعه هشتم آبان ماه روز بسیج دانش آموزی هست، احتمالا می خواهند که تمام آن هفته رو ترتیبی بدن که بسیج مثلا توی خیابان کار نیک بکنه و بخوان آبروش رو بازسازی بکنن. دستور العمل ما باید در واقع این باشه که اگر این اتفاق بیافته باید فوری استقبال کرد و کاری که بچه های دانشجو در صربستان می کردند و جاهای دیگه هم کردند رو انجام داد. اون هم این است که وقتی چنین اتفاقی می افته بلافاصله باید بغلشون کرد، شال سبز گردنشون انداخت، باهاشون عکس انداخت و V نشون داد و گفتش که بسیج به مردم پیوسته. اون کسانی که حداقل میان توی خیابان و می خواهند مهربانی بکنند.

بنابراین همین موضوع در دانشگاه هم صدق می کنه. یعنی وقتی که ما با قهر می گیم که بسیج دفترش باید بسته بشه و از دانشگاه بره بیرون و "بسیجی برو بیرون" می گیم. اگر در همان زمان بسیجی یک قدم به سمت مردم برداشت باید باهاش عکس انداخت، باید شال سبز گردنش انداخت، باید در کنارش V نشون داد و باید نشون داد که بلافاصله در دامان ملت جا داره و جنبش سبز او رو دربر می گیره.

در همین رابطه این رو هم بگم که در واقع چیزی که فرماندهان سپاه در بین خودشون بحث می کنن و وحشتی که دارن این است که ناچار بشن بیان توی خیابان و به صورت مرئی سپاه با مردم درگیر بشه. به قول خودشون در واقع می گن که باید سپاه با دست نامرئی برخورد کنه. به این دلیل هست که می گن از برخی نقاط دور دست آدم مزدور استخدام می کنن 300 هزار تومان بهش می دن، آدمکش و آدمخور استخدام می کنن و به شکل لباس شخصی میارن یا سازمان دهی اون لباس شخصی ها برای این است که در واقع همون سپاه ولی بدون مسئولیت به عهده گرفتن و بدون لباس سپاهی بیاد مردم رو بکشه و سرکوب کنه. به این دلیل در واقع بسیج رو هم احتیاج داشتن که در خدمت اون دست نامرئی باشه برای آدمکشی و اون چیزی که ما باید انجام بدیم این است که در واقع سپاه رو باید بیاریم جلوی پرده.

اون فرماندهان ر انت خور، آدمکش، جاه طلب سیاسی رو که دولت دست نشانده شون، دولت آقای احمدی نژاد، رو می خوان تا دستشون توی اموال مملکت دراز باشه، کمپانی های کشور مثل مخابرات رو بخرن، باید وادار کنیم که دست نامرئی شون مرئی بشه، بیان جلوی پرده و مردم ببینن که آدمهایی مثل آقای طائب، عزیز جعفری و دیگران و اینها هستن که دارن مردم رو می کشن، رو در روی یک ملت ایستادن. به خصوص که این روزها شایعات مختلفی می رسه و چند مورد اخباری دریافت کردم که گرفتاری درونشون هست، با هم مشکل دارن و حتی بخش هایی از سپاه مطرح کردن که اگر بخوان مردم که در روز 13 آبان می خوان ضد استکبار چه داخلی و چه بین المللی راهپیمایی بکنن و موضع مستقل و ملی ملت ایران رو و "نه شرقی، نه غربی دولت سبز ملی" خودشون رو شعار بدن، رو اگر قرار باشه سپاه به هر دستی چه مرئی و چه نامرئی مبادرت به سرکوب بکنه، چه با دست نیروی انتظامی—چون اون بخش های سرکوب گر نیروی انتظامی هم دست سپاه هست—دست به سرکوب مردم بزنه پاره ای حرف ها در سپاه هست که بعضی ها می خوان تمرد کنن و از حالا دارن مطرح می کنن که حاضر نیستن این ننگ رو بپذیرند. به هر حال در این زمینه تا 13 آبان باز هم صحبت می کنیم. برای این که سازمانی به نام سپاه با فرماندهی جمعی جاه طلب معدود، به نظر من این موضوع به یک نقاط حساسی داره می رسه که در مسایلی مثل 13 آبان، آکسیون های بزرگ عمومی از یک حساسیت ویژه ای برخوردار خواهد بود.

صحبت جنتی در نماز جمعه

همین جا حرف های آقای جنتی در نماز جمعه ی دیروز رو هم مطرح کنم که به قول معروف می گن "حرف راست رو باید از دهن بچه شنید". حکومت که از بعد از روز قدس صحبت 2000 نفر، 3000 نفر و 5000 هزار نفر می کرد و دائما سعی کرده که دروغ بگه و سعی کرده اصلا مطرح نکنه و بگه که هیچ اتفاقی نیافتاد و چیزی نبود، آقای جنتی در نماز جمعه ی دیروز ناچار شد که اعتراف بکنه که بله خوب در روز قدس مردم اومدن و به یک توطئه های عجیب و غریبی هم نسبت داده، برای این که برای دیکتاتورها و خونریزها و حکومت های توتالیتری مثل حکومت آقای خامنه ای و اعوان و انصارش بسیار سخته که بپذیرن مردم رو در روشون ایستادن. در ذهنشون خیلی دوست دارن—و در تبلیغاتشون البته—که بگن خارجیه، اجنبیه، بیگانه یا سازمان های عجیب و غریب در کار هستن. ایشون اومده ضمن این که اعتراف کرده مردم در روز قدس اونطور شکوهمندانه به میدان اومدن، ترس خودشون رو از روز 13 آبان بیان کرده و این گرایشی رو که وجود داره در کودتاچی ها که باید سرکوب کنیم، باید بکشیم رو دوباره بیان کرده و کاملا نشان می ده که یک جناح هایی مثل این آقایان امام جمعه ها، کسانی مثل آقای احمد خاتمی، آقای جنتی، آقای صدیقی، این کسانی که دست دوم روحانیت هستن و آقای خامنه ای دور خودش جمع کرده یا بعضی گرایش ها در داخل سپاه و غیره کاملا معلوم هست که وقتی مقاومت و ایستادگی مردم رو دیدن تصورشون این هست که باید ضربه بزنن و آدم بکشن تا مردم بشینن سرجاشون. و در حالی که دیدن وقتی دست به خشونت در مقابل حرکت های صلح آمیز مردم می زنن چگونه هم دنیا علیه شون متحد می شه و هم ملت ایران و هم این که چگونه مشروعیت زدایی شون تشدید می شه و چگونه ریزششون تشدید می شه. به هر حال این حرف های آقای جنتی رو با نماینده ی اون بخشی دونست که هنوز از سیلی که از ملت خورده درس نگرفته.

شایعه مرگ آقای خامنه ای

اما نکته ی سومی که می خواستم بگم شایعه ی مرگ آقای خامنه ای است که ظاهرا از بازار تهران مبدا این شایعه بوده و شروع شده، بعد اومده در بعضی سایت های ایرانی، بعد دست برخی روزنامه نگارهای غربی و از روزنامه هایی مثل گاردین، پراودا، نیویورک تایمز و العربیه و رادیوها و تلویزیون ها و خیلی جاهای دنیا سر درآورده. به خصوص عدم ملاقات آقای خامنه ای با عمار حکیم، پسر مرحوم آقای سیدعبدالعزیز حکیم که به سرطان فوت کرد، و مثل فرزند آقای خامنه ای بوده این هم به این شایعات دامن زده واین که مدتی است اثری از آقای خامنه ای نیست. من به اینش کاری ندارم، دیکتاتور بودن به هر حال این عوارض رو داره که مردن دیکتاتورها و یک ملت هم آروزی مرگشون رو می کنن وبعدش هم وقتی واقعا می میرن هیچ کس باور نمی کنه و می گن تا جنازه اش رو نشون ندین کسی باور نمی کنه مرده. این روال معمول دیکتاتورها و دیکتاتوری هاست ولی این رو باید گفت که هرنوع مشکلی که آقای خامنه ای داره مثل آلان که توان جمع کردن جبهه ی پشت سرش رو نداره در کل جناح کودتا اختلاف و حرف های عجیب و غریب تشدید می شه و بیشتر باید گفت که این روند، حتی اگر آقای خامنه ای فردا صبح بمیره، بیش از همه یک بخشی از سپاه رو به جان سایر بخش های جبهه ی اصولگراها و پشتیبانان کودتاچی ها خواهد انداخت. به هرحال این ماجرا از این حیث قابل بررسی هست.

ملاقات آقای موسوی و آقای خاتمی

نکته ی آخری که می خواستم بگم این است که ملاقات آقای موسوی و آقای خاتمی روز گذشته انجام شد و هردو رجل سیاسی، تایید و تاکید کردند بر اینکه ایستادن و تا گرفتن حق مردم مقاوم و استوار هستن و آقای کروبی هم در پاسخ این حرف هایی که می بریمت دادگاه روحانیت محکم و استوار مطرح کرده که از خدا می خواهد فرصتی رو داشته باشه تا اسنادی رو داره افشا بکنه و سیلی محکم تری به گوش اینها بزند.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی v

پنجشنبه 23 مهر 88

سلام، پنجشنبه 23 مهر 88
15 اکتبر 2009 میلادی

راجع به 6 موضوع صحبت می کنیم

استفتاء از آقای منتظری

موضوع اول استفتاء آقای کدیور از آیت الله منتظری است در خصوص بمب اتمی که ایشون سه موضوع را به صراحت گفته که می شود گفت سرفصل جدیدی است که من در روزهای بعد هم راجع به آن صحبت خواهم کرد.

ایشان صراحتا رفتن به سمت سلاح های هسته ای کشتار جمعی را حرام کرده است. ایشان واجب کرده است باید با سازمان های بین المللی همکاری کرد برای ریشه کن کردن این سلاح ها. موضع صلح دوستانه و انسان پسندانه ای که انصافا جای تقدیر دارد، و سوم هم حتی در خصوص اینکه در منطقه کشورهایی مثل اسرائیل پاکستان و غیره این سلاح را دارند و حتی برای جلوگیری و بازدارندگی ما سراغ سلاح برویم ایشان باز با درایت مطرح کرده که نه. ولی باید کاری کرد که آن ها هم این سلاح ها را زمین بگذارند.

به نظرم این فتوای آقای منتظری با توجه به جایگاه رفیع علمی ایشان، جای بحث های بیشتری دارد که من آن را به روزهای آینده موکول می کنم.
ولی در توازن قوا در ایران بخصوص اینکه حکومت ادعای دینی بودن دارد این فتوای آقای منتظری بسیار موثر است و صراحتا باید گفت دست اندرکاران و رهبران جنبش سبز حرفشان همان حرفی است که آقای منتظری می زند و به این ترتیب موضع روشنی از جنبش سبز به دنیا معرفی می شود.
روسیه

نکته دوم ماجرای پوتین و موضع روسیه و از این طرف حرف های آقای مشاعی و کشمکشی که بین همراهی روسیه و آمریکا و 5+1 در ایجاد فشار روی ایران هست به یک مرحله جدیدی وارد شده است. براساس آن ضرب المثل معروف سیاسی که همه سیاست ها در نهایت محلی هستند، باید گفت حرف هایی که آقای مدودف رئیس جمهوری روسیه در نیویورک زده بود، معلوم شد ارباب روسیه آقای پوتین و باند ایشان و لاوروف و این هاست. و نکته ای که روس ها دارند بخصوص این باند که در روسیه سرکار است، می شود گفت باند امنیتی نفتی است که شبکه گسترده ای در شرکت های نفتی و گاز روسیه دارند، دستشان روی اقتصاد روسیه است و در واقع این ها نمی خواهند که ایران مشکلاتش با غرب حل بشود و از یک حدی به غرب نزدیک تر شود موضعی که شاید 15- 20 سال است روس ها بازی می کنند. برای اینکه خط دوم گاز از ایران کشیده نشود. و روس ها همیشه برایشان مسئله گازی که با خط لوله به اروپا می دهند نه فقط یک مسئله سیاسی که یک مسئله استراتژیک و سیاسی هم هست.
نزدیکی به آمریکاییها

لذا با این بازی هایی که با ایران کرده اند، نگذاشته اند ایران هرگز از یک حدی بیشتر تنش زدایی با غرب بکند. الان در داستان اتمی هم از یک طرف این باند امنیتی سرکوب گر آقای پوتین و دوستانش که دستشان در نفت و گاز هم هست دوباره حرف هایی می زنند که می شود گفت یک تو دهنی به آقای مدودف و جناح های دیگر است و از طرف دیگر در ایران آقای رحیم مشاعی که باید او را عقل منفصل از آقای احمدی نژاد دانست، حرف هایی را زده که به صراحت اعلام کرده است ما باید برویم به سمت آمریکایی ها و به آمریکایی ها نزدیک شویم و اخباری که ما پشت پرده داریم این است که آقای احمدی نژاد به تصور خودش می خواهد برای این که از زیر بار سپاهی های کودتا چی و حتی شخص آقای خامنه ای خودش را رها کند، تصورش اینست که می تواند مستقل از این ها به آمریکایی ها نزدیک شود.

در حالی که از این طرف نظامی های سپاه یک دستگاه امنیتی نظامی نفتی هستند و بهترین تعبیری که می شود کرد نظامی های نفتی هستند که آن ها هم دستشان در خیلی چیز ها هست و تاجبخش به آقای احمدی نژاد هستند و آن ها هستند که او را سرکار آوردند و به این سادگی آقای احمدی نژاد نمی تواند مستقل از آن ها فکر کند و ارتباطات نزدیک آن ها با دستگاه امنیتی روسیه به پشتیبانی و نفوذ روس ها به گونه ای ست که در بیت آقای خامنه ای است سیاستی که دوره قاجاریه هم داشته است به گونه ای است که به نظر من باید نشست و دید که با این بازی روس ها و اینکه کارت ایران را به این سادگی نمی دهند.

در مذاکرات آتی به همین سادگی که آقای جلیلی در مورد مذاکرات قبلی صحبت کرده بود می تواند باز هم به این سادگی صحبت کند، آغوش باز رو به آمریکایی ها باز کند و بگوید که من سراپا تسلیم هستم؟ به نظر می رسد ماجرای اتمی وارد فاز جدیدی شد که روی سیاست های محلی ایران و روسیه تاثیر گذاشته است. و آمریکایی ها را مقداری سنگ روی یخ کرده و دولت آقای اوباما از سوی مخالفنش در آمریکا تحت فشار خواهد بود، که این مقدار پوئنی که به روس ها داده است تاثیر نگذاشته و روس ها همراهی لازم را با دنیا بر سر داستان اتمی ایران نمی کنند.

دانشگاه آزاد

نکته بعدی که می خواستم عرض کنم اینست که فیلم های متعددی از دانشگاه آزاد آمده است من عذرخواهی می کنم از بچه های خوب دانشگاه آزاد در واحد های مختلفش که نمی توانیم همه را نشان بدهیم. فقط می خواستم سفارش کنم که در این جبهه ای که باز کرده اند در مبارزه ای که با بسیج و بیرون کردن دفتر بسیج رسمی از دانشگاه شروع کرده اند، باید هوشیار باشند زیرا پریروز در دانشگاه آزاد واحد مرکز دیده می شد که کارهایی می کردند که ممکن است بوی توطئه بدهد و ممکن است بخواهند یک روز کوماندوهای حرفه ای را بیاورند و بریزند بچه ها را قلع و قمع کنند. باید با زیرکی ... کرد. مبارزه با بسیج که باید از دانشگاه بیرون برود یک مبارزه روزانه است هر روز می شود اسامی را افشا کرد و به دیوار اعلامیه و کاغذ زد. ولی آنجایی که آن ها لشکر می کشند باید زیرکی کرد و به جای درگیری و تلفات دادن در آن مقطع عقب رفت و از فردا دوباره شروع کرد. باید این جنگ فرسایشی را چندین ماه ادامه دهیم تا به نتیجه برسیم.

هنرمندان و جنبش سبز

نکته چهارم به دنبال آقای شجریان که باید گفت انصافا حرف های شجاعانه او و اجراهای جدید و زیبا تر او که پشتیبانی است برای جنبش و برخی به او لغب عارف قزوینی جنبش سبز را دادند آنچنان که عارف قزوینی در جنبش مشروطه نقش بازی می کرد، آقای محمد اصفهانی هم با کار شجاعانه ای که کرد و اعلام کرد که اگر آقای احمدی نژاد پایش را در مراسم بگذارد نخواهد خواند، هنرمند دیگری است که همراهی اش را با جنبش سبز و مقابله اش را با کودتاچیان اعلام کرده است.
روی اصل کلی ای که هر هنرمند و ورزشکاری که به جنبش بپیوندد او را بغل می کنیم و هرکه با کودتاچیان همراهی کند او را ترد می کنیم، وظیفه ماست که از این هنرمندان تقدیر کنیم.

سفر آقای خامنه ای به شمال

نکته پنجمی که می خواستم عرض کنم گزارش یکی از بچه های شمال بود که سندی را فرستاده بود که چگونه مردم را به زور آورده اند و به دنبال آن گزارشهای متعددی که ازنقاط مختلف شمال به من رسیده نشان می دهد سفر آقای خامنه ای به استان مازندران با چه مقدار استفاده از امکانات دولتی همراه بوده است و آن جهت کلی که ما در جامعه می بینیم خیلی خوب در مازندران دیده شده است که مردم حاضر نیستند با این حکومت همراهی و همکاری کنند. و به چه حیله هایی متوسل می شوند.

مطلب ششم در مورد سوالاتی است پیرامون 13 آبان و آکسیون نهایی و نوع شعار ها و سرکار نرفتن و مسائل دیگر که فردا به آن می پردازیم

تا فردا شاد پیروز و موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی